وقتی سخن از زبان فارسی و زنده ماندن این میراث مهم ایرانیان پس از رویدادهای دشوار تاریخ به میان میآید، نمیتوان به شاهنامه فردوسی فکر نکرد، چنانچه خود فردوسی نیز گفته است: «برافکندم از نظم کاخی بلند که از بادوباران نیابد گزند»
تأثیری که شاهنامه و داستانهایش در روح و فکر و بطن زندگی هر ایرانی نهاده است باعث میشود که فردوسی را در زمره ی قهرمانان ملی ایران به شمار آورد، شاعری که جانی تازه به کالبد زبان فارسی دمید و زبان فارسی بالندگی خود را مدیون شاهنامه آن است و به همین دلیل نام او با ماندگاری زبان فارسی گرهخورده است.
فردوسی با نوشتن شاهنامه تاریخگذشته ایران را برای تمام سدهها زنده نگهداشته است. چنان چه به باور چالز ملویل استاد دانشگاه کمبریج:
"دستاورد بزرگ فردوسی این بود که تاریخ ایرانیان را حفظ کرد آنهم تاریخ دوران امپراطوری و اوج شکوهشان را. اما نکته مهم این است که آن را به زبان خود ایرانیان یعنی فارسی تدوین کرد. این کار فردوسی بخشی از مفهوم بزرگ ایرانی بودن است؛ آگاه بودن به هویت و درکی که از خود.این مسئلهای است که به نظر من در فردوسی بیش از هر کس دیگری متجلی شده است."
داستانهای شاهنامه نسل به نسل، در محافل مختلف و اعصار گوناگون، در گوشت و خون ما ایرانیها و تمامی فارسیزبانان ریشه دوانده است. در بین داستان و روایتهای مختلف این اثر مهم فارسی، برخی از آنها برای عموم مردم جذابیت بیشتری داشتهاندکه یکی از مهترین آنان روایت هفت خوان رستم است که در آن ، داستان سفر این پهلوان ایرانی را روایت میکند که برای نجات کیکاووس از دام دیو سپید، پا به راهی پر خطر میگزارد که در فرهنگ ما نماد غلبه بر مشکلات و نا امید نشدن از آن هاست همان طور که وقتی در مسیر سختی قرار می گیریم برای عبور از آن می گویم :«باید از هفت خان رستم بگذریم».
شاهنامه کتاب اسطورههای ایرانی است و گذشته از این، شاهنامه کتاب داستانهای کهن ایرانی است کتاب آدابورسوم و آئینهای کهن نیاکان ماست و در پایان چنین باید گفت شاهنامه تقویم مصور حماسه و تاریخ و فرهنگ ایرانزمین است.
منابع: مجله ویستا، مذهب فردوسی در مجله ایرانشناسی