ساز سادهای که نوای موسیقیایش انتقالدهنده تمدن و فرهنگ ماست، سازی که نوای جادویی آن، تنها صدای موسیقی نخواهد بود بلکه زمانی که آوازش بلند میشود، شما صدای معنویت و فرهنگ را میشنوید.
ساز نی یکی از قدیمیترین سازهای بشر است که از گیاه نی ساخته میشود و نامش هم برگرفته از همین گیاه است و برخی دیگر ریشه نام آن را از واژه نای که معنای حنجره و پدیدآورنده آواز است میدانند. این واژه در تاریخ ایران همواره یادآور سازهای بادی بوده که اسامی سازهای سرنا، کرنای و نرمه نای گواه این ادعا میباشد.
نی این ساز بادی که از مظلومترین سازهای ایرانی است همیشه در غم و شادی ما شریک بوده و در ادبیات ما نیز نقش پررنگی دارد و هرگاه صحبت از آن به میان میآید، «نی نامه» مولانا اولین چیزی است که به ذهن ما خطور میکند که نشان از انس و الف مولانا با نی دارد تا حدی که برخی او را نی نوازی دلسوخته میشناسند . و مطلع آن ورد زبان هر ایرانی با هر میزان از سواد است: «بشنو از نی، چون حکایت میکند»
اما در ادبیات معاصر نیز نی جایگاه خودش را دارد و به طور مثال میتوان مجموعه شعری با عنوان «بانگ نی» از هوشنگ ابتهاج اشاره کرد:
«باز بانگی از نیستان میرسد
غم به دادِ غمپرستان میرسد
بشنوید این شرح هجران، بشنوید
با نیِ نالنده همدستان شوید
بیشما این نای نالان بینواست
این نواها از نفسهای شماست»
این ساز از دیرباز تا به امروز در موسیقی ما نقش پررنگی داشته و از نوازندههای به نام آن میتوان به نایب اسدالله اصفهانی، مهدی نوایی، حسن کسایی، حسن ناهید اشاره نمود.
ساز نی امروزه متأسفانه یک ساز مهجور است و این موضوع به یک بحث بنیادی که مربوط به آموزش و فرهنگسازی میشود بر میگردد، زیرا در حال حاضر ما با جریانی مواجه هستیم که موجب تغییر ذائقه و سلیقه شنیداری مردم شده است.
منابع: گروه کارشناسی ایران آنتیک، ایلنا