او از جمله شخصیتهایی است که نام و افکارش همواره جزئی از تاریخ پرفرازونشیب مارکسیسم بوده است.
او استدلال میکرد که استالینیسم مظهر یک بیوفایی محافظهکارانه به انقلاب روسیه است؛ انقلابی که لنین و شخص تروتسکی رهبری آن را بر عهده داشتند؛ این انقلاب بر این اندیشه استوار بود که دستیابی به سوسیالیسم فقط از طریق فعالیت مستقل طبقه کارگر و فروپاشی کاپیتالیسم در میزان جهانی امکانپذیر است.
تروتسکی کوشید تا جنبشی را بنا نهد که قادر به نجات آیین مارکسیسم از تحریفهای استالین باشد. تروتسکی هنگامی که وزیر جنگ شد. ا ارتش سرخ را به وجود آورد که در جریان جنگ داخلی علیه ارتش سفید ضدکمونیستی جنگید و آنها را شکست داد. تروتسکی در حفظ رژیم بلشویکی نقشی حیاتی داشت و خود را جانشین لنین میدانست؛اما در خلاء قدرتی که پس از مرگ لنین به وجود آمد این ژوزف استالین بود که قویتر از بقیه ظاهر شد.
اما اگر تروتسکی به قدرت میرسید آیا اوضاع اتحاد جماهیر شوروی و دنیا تغییر میکرد؟ با اینکه تروتسکی نسبت به استالین چهره کاملاً متفاوتی بهحساب میآمد، اتحاد جماهیر شوروی تحت حاکمیت او بازهم به سمت استبداد حرکت میکرد چون در آن سرزمین گسترده، کمونیستها بدون این رویکرد اصلاً نمیتوانستند قدرت را حفظ کنند.
تروتسکی بدون شک دیکتاتوری میانهروتر میشد اما برای کنار هم جمعکردن این کشور عظیم باید کالت تروتسکی به وجود میآمد تا وفاداری به سیستم تضمین شود. البته این احتمال وجود داشت که در دوران حکمرانی تروتسکی شاهد تصفیه بزرگ مخالفان نباشیم. به لحاظ شیوه رهبری، تروتسکی و استالین هر دو به رهبری نظامی کاملاً مرکزی اعتقاد داشتند، از نظام انضباطی سختگیرانه حمایت میکردند و آماده بودند برای پیشبرد تصمیم خود از تاکتیک ترس و ارعاب استفاده کنند.
لئون تروتسکی از همان زمان که به استالین «گورکن انقلاب» لقب داد، در واقع پایان کار خود را رقم میزد. او از جمله شخصیتهایی است که نام و افکارش همواره جزئی از تاریخ سده بیستم دستکم در تاریخ پرفرازونشیب مارکسیسم بوده است و حتی پس از قتل او در سال ۱۹۴۰ (به دست یکی از عوامل استالین) اندیشههایش کمابیش قوت دارد و در گوشهوکنار جهان هنوز هم کسانی هستند که چشم امید به برآورده شدن افکار و اندیشههای او دوختهاند.
منابع: کتاب تروتسکی و تروتسکیسم، ظهور و سقوط تروتسکی؛ فرمانده تنهای انقلاب