عصر قاجار را میتوان آغاز حرکت از مسیر سنتی به سمت اصلاحات و تغییرات سیاسی کشور دانست؛ دورهای که وجود رقابتهای سیاسی کشورهای بزرگ مانند روسیه و انگلیس ازیکطرف و تغییرات مرزی و ازدستدادن نواحی مختلف مملکت از طرفی دیگر باعث ایجاد تغییر سیاسی در داخل شده بود. در این میان افرادی بودند که یکه و تنها در برابر سیل بدخواهان داخلی و خارجی، ایستادگی کرده و آرمانها و ارزشهای خود را به فراموشی نسپردند و در راستای اعتلای کشور از جان خویش گذشتن که یکی از این شخصیتها میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی بود.
او سیاستمداری منحصربهفرد و تأثیرگذار در عرصۀ حکومت و سیاست داخلی و خارجی در خطۀ سرزمین ایران در نیمۀ اول قرن سیزدهم بود. قائممقام پیشتاز نگرش و اجرای اصلاحات و به نوعی زمینهساز حکومتداری به شیوۀ میهندوستانه در ایران و از پیشگامان مبارزه با استعمار نوین در عصر جدید است.
او در کنار عباس میرزا پایهگذار نگاهی نو به ایران و ایرانی بود. ازیکطرف با حمله به ساختار کهنه و فرسوده نظامی و اندیشه حکومتداری، پرسشهای مهمی در اذهان ایرانیان علیالخصوص عباس میرزا ایجاد کرد و از طرفی دیگر به روشها و اندیشههای بیگانه بهخصوص روس و انگلیس در بازسازی و نوسازی ایران هیچگونه اعتمادی نداشت و تکیه کردن به روس و انگلیس را مایه سرکوب اعتمادبهنفس حکام ایران و ذلت و زبونی مردم ایران میدانست.
جیمز فریزر در این باره مینویسد: دفاع او (قائممقام) از منافع و حقوق مردم ایران سیمای مرد وطنپرستی را نشان میدهد که در برابر ضد و بندهای سیاسی همسایگان، سخت ایستادگی و مبارزه میکرد. او شاید نخستین فردی بود که در آن روزگار بهخوبی دریافته بود که این کشتی بهگلنشسته تنها بهوسیله ایرانی آگاه و مستقل قابل حرکت است. او کوشید از پیامدهای عهدنامه ترکمانچای در ایران بکاهد. او در پاسخ مأمور انگلیسی که در پی تأسیس کنسولگری بود، گفت که «کنسولخانه برای ایران زهر است» و هنگامی که وزیر مختار گفت؛ چون روسها دایر کردهاند، کنسولگری، حکم پادزهر را دارد، قائممقام در جواب او میگوید: ایران آنقدر زهر خورده است که دیگر رمقی برای او نمانده است
به هر ترتیب دوره کوتاه صدارت قائممقام اگرچه فرصت چندانی برای اصلاحات عمیق به وی نداد اما سرمشقی که او ارائه کرد، چراغی برای افراد آگاه بعد از او بهخصوص امیرکبیر شد.
منابع: ایرنا، نامههای پراکنده قائممقام فراهانی، تاریخ نو