راهنما
1400/12/22
ایوانش الهام بخش خاقانی شروانی شد

ادبیات فارسی گنجینه‌ی گران بهایی است که در هر گوشه‌ی آن گوهرهای الوانی می‌درخشند، یکی از انواع این ادبیات، ادبیات غنایی است که در آن شاعر به توصیف عشق و احساس خود می‌پردازد. در گونه‌ای از این اشعار، شاعر دوران گذشته را مرور می‌کند و به یاد آن چه که به‌زعم او شیرین و خوش بوده و اینکه اکنون ازدست‌رفته است، حسرت می‌خورد.

تمدن ایران باستان و شکوه پادشاهی ساسانی یکی از فرازهایی است که موردتوجه بسیاری از ادیبان عهد اسلامی قرار گرفته است. از مهم‌ترین موضوعات این تمدن کاخ کسری یا ایوان مدائن می‌باشد. تیسفون، پایتخت ساسانیان که در دوره‌ی اسلامی مدائن نامیده شد؛ در سال ١٦ هجری به دست مسلمانان افتاد و بقایای قصر باشکوه ساسانیان، معروف به ایوان مدائن، تا قرن‌ها سوژه‌ی شاعران و نویسندگان برای یادآوری دوران گذشته و ذکر ناپایداری خوشی‌های دنیا قرار گرفته و هر کس با نگاه خود به‌گونه‌ای به این موضوع پرداخته است. گروهی به اینکه چه بوده و اکنون فروریخته حسرت می‌خورند و جمعی آن را مایه‌ی عبرت دانسته و آیندگان را به تعمق در این ناپایداری چرخ گردون فراخوانده‌اند.

به طور مثال یاحقی در قصیده‌ی ٥٧ بیتی خود، ضمن یادآوری فرازوفرود زندگی و بازی روزگار با انسان، به خاطره‌ی طاق کسری در مدائن و فروریختن شکوه آن اشاره می‌کند. یا پروین که پس از تصویرکردن نمای کنونی ایوان مدائن و آثار به‌جامانده‌ی آن، از روزگار بی‌وفا و غدار سخن می‌گوید و فرجام انسان را به او گوشزد می‌کند:

«افسانه‌ی نوشیروان و دار ورد سحر قمری و هزار است

ز ایوان مدائن هنوز پیدا بس قصه‌ی پنهان و آشکار است»

و معروف‌ترین مثال هم قصیده خاقانی است که هنگام بازگشت از سفر حج با دیدن ایوان مدائن آن را سرود:

 «هان ای دل عبرت‌بین از دیده نظر کن هان  ایوان مدائن را آیینه‌ی عبرت دان»

منبع: گونه‌شناسی نگرش شاعران به ایوان مدائن در ادبیات فارسی

ما را در شبکه های اجتماعی زیر دنبال کنید!
magazine.katibeh
Katibeh_Magazine
Katibeh.Magazine
Katibeh Magazine
به اشتراک گذاری
برو به جدول