آنهایی که در عالم سیاست دستی دارند و یا علاقه به دنبال کردن مسائل سیاسی جهان دارند حتماً نام او را شنیده اند . مردی که عقایدش از دهه 1815 میلادی قرن 19 تا همین امروز حضوری مستمر و مستقیم در صحنه سیاسی و دیپلماسی جهان دارد.
کلمنس ونتسل فون مترنیخ اولین صدراعظم تاریخ اتریش و همزمان وزیر امور خارجه اتریش که ابتدا سفیر این کشور در فرانسه بود ، پس از احضار دوباره به کشورش به سمت وزیر امور خارجه منصوب شد. از همين زمان بودکه مقام صدراعظمي اين كشور را نيز بر عهده گرفت و حدود 40 سال بعد، بهصورت چهره اصلي سياست اروپا مطرح شد.دوران حکومت استبدادی «پرنس مترنیخ» این سیاستمدار اتریشی را «عصر مترنیخ» می خوانند.
او که خود واسطه ازدواج ناپلئون بناپارت و ماری لوئیز دختر امپراطور روم ماری ترز شد؛مدتی بعد پادشاه را به جنگ با فرانسه تشویق کرد و پس از شکست ناپلئون از روسیه در کنار متفقین به فرانسه حملهور شد و برای همیشه بناپارت را از صحنه سیاست اروپا خارج کرد .مترنیخ، بنیانگذار کنگره وین ؛پس از ورود به این کنگره در آنجا با حضور تمامی پادشاهان و امپراطوران اروپا با کلیه جنبشهای آزادیخواهانه مخالفت کرد، و معتقد بود که برای حفظ نظم و آرامش در سطح قاره اروپا باید کاری رو انجام داد که باعث یکپارچگی در سطح قدرتهای جهانی شود و کاری که؛تمامی بازیگران بزرگ جهانی منافع خود را از آن ببرند.
به این جمله مترنیخ توجه کنید:
«اصول پایهای علوم سیاسی در شناخت صحیح منافع تمام کشورها ریشه دارد. حفاظت از منافع ملی تمام کشورها، ضامن بقای کشور است. درحالیکه رویکردی که صرفاً بر پایهی منافع ملی یک کشور باشد –تفکری که مردان کوتهبین و نادان بدان معتقدند و آن را به کار میگیرند- ازلحاظ اهمیت در رده ی دوم قرار میگیرد. تاریخ عصر جدید بهخوبی اهمیت کاربرد اصول اتحاد و توازن را نشان میدهد؛ تلاشهای تمام کشورها برای اتحاد میتواند زمینهساز برقراری نظم و قانون باشد.»
شاکله اصلی افکار مترنیخ رو در همین چند جمله می توان دید . از همان زمان تا ۱۹۱۴ جهان بر اساس افکار او اداره شد ، کنفرانسهای مختلف در طول قرن ۱۹ مانند کنفرانس برلین در زمان اتوفون بیسمارک و .... براثر تاثیر اندیشه های او بود.
مترنيخ که در مقام يك فرد متعصب همیشه منافع كشورش را بر ديگران ترجيح ميداد اما ، به علت اعمال شيوههاي ديكتاتوري مورد نفرت مردم كشورش بود. عصر مترنيخ با انقلابهاي سال 1848 كه کل اروپا را فراگرفت به پايان رسيد و با سرنگوني و فرار او از اتريش دوره 40 ساله زمامداري او نيز خاتمه يافت.
منبع: www.alamy.com