در کشاکش کوههای زاگرس مردمانی زندگی میکنند همنفسان خاکاند و همسفران باد و هجرت زیباترین بخش از زندگی این عشایر است، زمانی که زیبایی کوچ را میتوان در آواها و نغمههای مردان و زنان ایلیاتی، نقش قالی و گلیمهای زنان و دختران، حکایتهای پیران و شوق کودکان ایل از تولد برهها و بزغالهها در مسیر کوچ، دید و شنید. زندگی کوچنشینی قدمتی به بلندای تاریخ دارد و از آن هنگام که بشر برای تأمین نیازهایش، دام را اهلی کرد و به خدمت خود در آورد، زندگی کوچنشینی آغاز شد و اکنون نیز پس از قرنها این نوع زندگی در بخشهایی از جغرافیای کشورمان جریان دارد. اساس اقتصاد زندگی ایل بر پایه دامداری است و دام بنیان معیشت زندگی کوچنشینی را تشکیل میدهد و برایناساس علف مهمترین بهانه برای کوچ است. در ایل دلبستگی مفهوم دیگری دارد و رفتن بسیار سختتر از ماندن است.
مسیری که آن را "ایل راه" مینامند و قرنهاست قشلاق و ییلاق عشایر را به هم متصل می میکند و آنها در این راه نوای کوچ سر میدهند. هرجا علوفه و مراتع سرسبز باشد، عشایر به آنجا کوچ میکند. بهارها و پاییزها که به نیمه میرسند، کوچ عشایر آغاز میشود و از قشلاق به ییلاق و از ییلاق به قشلاق میروند و این حرکت جمعی هرساله ادامه دارد. قرنهاست که در جغرافیای زاگرس مرکزی و جنوبی، عشایر بختیاری بویراحمدی و قشقایی، بهار و تابستانهای گرم را در دامنههای سرسبز دنا و پاییز و زمستانهای سرد را در دشتها و مراتع کهگیلویه و تپهماهورهای گچساران و در کنار رودخانههایی همچون زهره، مارون و خیرآباد میگذرانند و بین قشلاقها و ییلاقها، عشایر در حرکت هستند و این زمان اگرچه سختترین بخش زندگی آنها است اما خاطرهانگیزترین زمان نیز برای آنان بوده است و خاطرات تلخوشیرینی ، را برای عشایر در مسیر کوچ رقمزده است و امروزه از تمام رسم و رسومات ایلیاتی تنها زبان و لباس و مراسمات آیینی آن هم با تغییرات بسیار بهجامانده است؛ اما ایل همچنان پابرجا و زنده است.
ای سکوت کوه زرد
دفتری از خاطراتت باز کن
محرمم،با خود مرا همراز کن
بهر من از عرصه ی میدان بگو
از تفنگ شیرعلی مردان بگو
این زمین گهواره و گور من است
جان فشانی شور و منشور من است
ایل،سرمای زمستان دیده است
بختیاری گرگ باراندیده است
ما همان ایلیم،ایل سربدار
ما همان قومیم،قوم بختیار
منبع: وبلاگ قشقایی