سرزمین ایران مهد پرورش نامآوران و شاعران بی شماری می باشد که جلال الدین محمد بلخی یکی از پر آوازه ترین و مشهورترین شاعران ایرانی می باشد که کمتر کسی است که او را نشناسد و با شعر های عارفانه و عاشقانه او آشنا نباشد، هیچ جای تعجبی باقی نیست که اگر تمامی جهان اشعار زیبای او را شنیده باشند.
از القاب جلالالدین محمد بلخی می توان مولانا،مولوی،مولای روم اشاره نمود. مولانا در ششم ربیع الاول سال 604 هجری در شهر بلخ به دنیا آمد و نام کامل او محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی بوده است.
او طرفداران بسیاری داشت به طوری که وقتی مجالس او برگزار می شد جمعیت زیادی به گرد او جمع می شدند و با جان و دل و شوق بسیار به اشعار او گوش فرا می دادند.
نقطه عطف زندگی مولانا را می توان آشنایی و دلداگی او با شمس تبریزی دانست زیرا تاثیر شمس در زندگی مولانا به گونه ای بود که انگار یک فقیه دینی با آن همه عقاید خشک و مذهبیش به عاشقی دل سوخته تبدیل شود و همه ی آن عقاید خشک را کنار گذاشته شده و وارد دنیای دیگری بشود.
کتاب مثنوی مولانا بسیار زیبا و پرطرفدار است حتی می توان معروفیت بدون وصف مولانا را در گرو کتاب مثنوی او دانست.
یکی از معروف ترین شعرهای مثنوی مولوی که همه ما آن را شنیده ایم در زیر آمده است
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جداییها حکایت می کند
کز نیستان تا مرا ببریده اند
در نفیرم مرد و زن نالیده اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
جلاالدین محمد مولوی در 63 سالگی و در روز یکشنبه پنجم جمادی الاخر سال 672 هـ قمری بر اثر بیماری ناگهانی دیده از جهان فروبست.
آرامگاه او بر روی تپه ای در شهر قونیه، با ارتفاع هزار متر قرار دارد و در سال 1927 میلادی مقبره مولانا را به موزه تبدیل کردند که با نام موزه مولانا شناخته شده است.
منبع: سایت نمناک/ زندگی نامه مولانا/مثنوی مولوی.