نپال با نام رسمی جمهوری فدرال دموکراتیک نپال کشوری در آسیا واقع در شمال هندوستان و پایتخت آن کاتماندو است. جمعیت نپال حدود ۲۹ میلیون نفر و زبان رسمی آن نپالی است. واحد پول این کشور روپیه نپال است و تنها با چین و هند همسایه است.
بیشتر محدودهٔ نپال بر روی رشتهکوههای هیمالیا قرار گرفته و شمال این کشور هشت قله از ده قله بلند جهان را در خود جای داده که یکی از آنها بلندترین کوه جهان یعنی قله اورست است. جنوب کشور مرطوب و حاصلخیز است و جمعیت زیادی را در خود جای دادهاست.
۸۱ درصد مردم نپال پیرو آیین هندو هستند و با این احتساب، نپال در میان کشورهای جهان بالاترین درصد پیروان هندوئیسم را نسبت به جمعیت خود دارد. این کشور به خاطر موقعیت جغرافیایی خود هم از هند و هم از تبت نفوذ پذیرفتهاست.
بودایی و اسلام و کیراتی (تلفیقی از آنیمیسم، شیواپرستی و بودیسم تبتی) دو دین مهم دیگر این کشور هستند و بخش بزرگی از جمعیت خود را هم هندو و هم بودایی معرفی میکنند که این به دلیل تلفیق این دو مذهب در این منطقه است. نپال تنها کشور در جهان است که پرچم آن به شکل مستطیل نیست، و از دو مثلث بر روی هم تشکیل شدهاست.
نپال در بیشتر تاریخ خود حکومت پادشاهی داشتهاست. در جنگ داخلی نپال علیه حکومت پادشاهی از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۶ نزدیک به ۱۶ هزار تن کشته شدند. مائوئیستها در سال ۲۰۰۶ به ده سال جنگ داخلی پایان دادند و به روند صلح در نپال پیوستند. در سال ۲۰۰۸ حکومت پادشاهی با مصوبه مجلس مؤسسان نپال برانداخته شد و یک جمهوری دمکراتیک چندحزبی فدرال برقرار شد. هرچند پس از آن نیز درگیریهایی در این کشور وجود داشته اما این سیستم حکومتی پابرجا ماندهاست و در قانون اساسی سال ۲۰۱۵ نظام حکومتی کشور دمکراسی پارلمانی اعلام شد.
در ۱۷۶۸ حاکم شاهزادهنشین گورخا در غرب، دره کاتماندو را فتح کرد و دوره گسترشی را شروع نمود که با شکست خوردن از چینیها در تبت (۱۷۹۲) و از بریتانیاییها در هند (۱۸۱۶) پایان یافت. از ۱۸۴۶ تا ۱۹۵۰ خاندان رانا در مقام وزیران ارشد که پادشاهانی ضعیف بودند حکمرانی کردند. سیاست انزواطلبی آنان استقلال نپال را به قیمت توسعه نیافتن آن حفظ کرد.
رژیم پیش از ۱۹۵۰ از نظر ساختار سیاسی یک نظام اقتدارگرا بود که هیچ مخالفتی را از سوی گروههای قومی، فرهنگی و احزاب سیاسی نمیپذیرفت. نظم اجتماعی و هویت فرهنگی ملی از طریق تحمیل قوانین هندو برقرار میشد و حاکمان قدرت خود را از طریق قرار دادن همه گروههای نپال در یک چارچوب سلسله مراتبی از ساخت طبقاتی هندو استحکام میبخشیدند.
همزمان با سرنگونی رژیم رانا در سال ۱۹۵۰ نپال درهای خود را به روی دنیای خارج گشود و آماده پذیرش فرایند دمکراتیک شدن و مدرنسازی شد. اما این کشور نتوانست الگویی جدید از جامعه چند قومی ایجاد کند. با پیدایی دولت پانکایات در سال ۱۹۶۲، ساختارهای سیاسی و اجتماعی نپال، بیش از پیش بسته و متحجر شد. در این دولت، هیچ جایی برای فعالیت سیاسی و اپوزسیون وجود نداشت. اما در همین شرایط آئین قانونی جدید در سال ۱۹۶۴ به تصویب رسید. بر پایه این قانون همه در مقابل قانون برابر بودند و سامانه طبقاتی تضعیف میشد.
شاهان و مائوئیستها
تجربهای کوتاهمدت از دموکراسی، تثبیت مجدد حکومت پادشاهی به دست ماهندرا (از ۱۹۵۲ تا ۱۹۷۲) را در پی داشت. ناآرامی همگانی و تظاهرات خشونتآمیز در طرفداری از دموکراسی، پادشاه را مجبور به اعطای قانون اساسی دموکراتیک کرد. پس از یک کشمکش طولانی، نپال توانست یک دولت دموکراتیک در آوریل ۱۹۹۰ تشکیل دهد. در مه ۱۹۹۱ انتخابات چندحزبی برگزار شد.
مائوئیستهای نپال در سال ۱۹۹۴ از انشقاق در «حزب کمونیست نپال» شاخه «مرکز وحدت» پدید آمدند و تا نزدیک یک سال پس از تشکیل همچنان از نام «مرکز وحدت» استفاده میکردند تا این که در سال ۱۹۹۵ بهطور رسمی به عنوان مائوئیستها (یا آن طور که دولت مرکزی آنها را خطاب میکرد شورشیان مائوئیست) شناخته شدند. مائوئیستها از ۱۳ فوریه ۱۹۹۶ دست به نبردهای چریکی در مناطق روستایی زدند که طی ۱۰ سال گذشته موجب کشته شدن ۱۳ هزار نفر در نپال شد.
خاندان سلطنتی نپال (که خاندان شاه نامیده میشوند) تا سال ۲۰۰۱ یکی از آرامترین و باثباتترین خاندانهای سلطنتی جهان بهشمار میرفت و بیرندرا بیر بیکرام شاه دِو که از سال ۱۹۷۱ تاجگذاری کرده بود محبوبیت قابل توجهی بین مردم نپال داشت تا روز اول ژوئن ۲۰۰۱ که طبق نظر رسمی دیپندرا ولیعهد نپال با تیراندازی به اعضای خاندان سلطنتی در سالن غذاخوری در کاخ سلطنتی کاتماندو همگی آنها از جمله پدر خود را به قتل رساند. پس از مرگ «دیپندرا» در ۴ ژوئیه ۲۰۰۱ گیانندرا، عموی وی که نزدیکترین شخص باقیمانده در خاندان سلطنتی بهشمار میرفت به عنوان شاه نپال شناخته شد. گیانندرا نه محبوبیت برادر خود، بیرندرا را داشت و نه تواناییهای او را و در همین حال شایعاتی دربارهٔ نقش او در قتلعام سایر اعضای خاندان سلطنتی موجب افزایش بیزاری عمومی از وی میشد.[۲] گیانندرا در اقدامی بیسابقه به جای تعیین شخص دیگری به عنوان نخستوزیر، در اول فوریه ۲۰۰۵ خود شخصاً تشکیل دولت داد و با اعلام این که دولتهای غیرنظامی توان مقابله با تهدیدهای مائوئیستها را ندارند اعلام حکومت نظامیکرده و چندین نفر از سیاستمداران بلندپایه نپالی را دستگیر کرد. در پی این اقدام احزاب اپوزیسیون داخل حکومت که سالها موازنه سیاسی در پارلمان نپال را برقرار کرده بودند به هند گریخته و از آنجا زمینههای لازم برای سرنگونی حکومت گیانندرا را فراهم کردند.
ائتلاف بزرگ اپوزیسیون داخل حکومت نپال که «ائتلاف هفت حزب» خوانده میشود در اولین اقدام خود پس از خروج از نپال (و حاکمیت آن) در نخستین گام در اوایل سال ۲۰۰۶ قرار داد تفاهمی در ۱۲ ماده با مائوئیستها امضا کرد که این آغاز ورود مائوئیستها به عرصه فعالیتهای مدنی سیاسی و پیروزی آنها بود. این اتحاد تازهتأسیس توانست از اوایل آوریل ۲۰۰۶ اعتصابات عمومی و تظاهرات اعتراضآمیز را در سراسر نپال آغاز کند و این اقدام با چنان استقبال گستردهای از سوی مردم مواجه شد که گفته میشود در تظاهرات روز ۲۱ آوریل ۲۰۰۶ در کاتماندو بیش از ۵۰۰ هزار نفر شرکت کرده بودند.
به این ترتیب جنبش دموکراسی نپال که در زبان محلی (لوکتانترا آندولن) گفته میشود با بهرهمندی از آتشبس موقت یک طرفهای که مائوئیستها در ۲۷ آوریل اعلام کردند، توانست در ماه مه به پیروزی قطعی برسد و بر اساس قانون ۱۸ مه مجلس باردیگر برقرار شده شرایطی به شاه تحمیل شد که از آن جمله تحویل فرماندهی تیپی ۹۰ هزار نفری از ارتش به مجلس، وضع مالیات بر اموال و درآمدهای خانواده سلطنتی، اعلام نپال به عنوان کشوری سکولار )و نه پادشاهی هندو) و عزل شاه از مقام فرماندهی ارتش بود.
در ادامه تحولات بعدی نپال دولت موقت و پارلمان انتقالی این کشور لغو نظام سلطنت در این کشور را در اواخر دسامبر ۲۰۰۷ تصویب کردند و به این ترتیب مائوئیستها دیگر نیازی به از سرگیری شیوههای جنگ چریکی ندیدند چرا که اهداف رؤیایی آنها بدون نیاز به درگیری نظامی نصیبشان شده بود.
در انتخابات ۱۰ آوریل سال ۲۰۰۸ مائوئیستها برنده انتخابات مجلس مؤسسان نپال شدند. مجلس نپال در اوائل سال ۲۰۰۸ میلادی رسماً نظام پادشاهی چند صد ساله را در این کشور منحل و برقراری نظام جمهوری را تصویب کرد. «رام باران یاداو» که ازسوی حزب کنگره نپال حمایت میشود نخستین رئیسجمهوری نپال در تاریخ این کشور پس از چند قرن نظام پادشاهی بود و در ۲ مرداد ۱۳۸۷ سوگند یاد کرد.
نپال سرزمینی کوهستانی است و رشتهکوه هیمالیا و بلندترین قلهٔ جهان یعنی قلهٔ اورست در این کشور قرار دارد.
در جنوب این کشور زمینهای پست نیمهگرمسیری با جمعیتی متراکم جای دارد. یک نوار تپهای مرکزی را درههای حاصلخیز تقسیم میکند. شمال پوشیده از کوههای هیمالیا است. رودهای مهم نپال، گاگرا، نارایانی، و کوشی و بلندترین نقطه آن قله اورست با ۸۸۴۸ متر ارتفاع است. آب و هوای کشور از جنوب نیمهگرمسیری تا قلههای یخی هیمالیا متنوع است. تمامی نپال در معرض بادهای موسمی قرار دارد.
از نظر موقعیت میتوان هیمالیای نپال را به بخشهای زیر تفکیک کرد: ۱-منطقهٔ«سیکیم» شامل کانگْچِنجونگا، ۲-منطقهٔ «ماهالانگور» شامل قلل اورست، چو ایو، لوتسه، ماکالو، آما دابلام، گیاچونگ کانگ و نوپتسه و ۳-بخش مرکزی شامل ماناسلو، هیمال چولی، آناپورنا ۱، دهالاگیری ۱، ماچاپوچار، لانگتانگلیرونگ و یانگرا.
بهطور خلاصه، هیمالیای نپال که از طرف شرق توسط هیمالیای سیکیم و از طرف غرب بوسیله هیمالیای گاروال محاصره شده، وسیعترین و مرتفعترین قسمت هیمالیا است. طول این قسمت، که در مرز شمالی نپال قرار دارد، حدود ۸۰۰ کیلومتر بوده و در محدودهٔ مرزهای هندوستان و تبت واقع شدهاست.
از شهرهای مهم نپال میتوان بیراتنگر ۱۸۲ هزار نفر، لالیتپور ۱۶۲ هزار نفر، پوخارا ۲۰۰ هزار نفر و بیرگنج ۱۳۳ هزار نفر را نام برد.
نپال اعلام کردهاست که کوه اورست را دوباره اندازهگیری خواهد کرد، چون پس از زمینلرزه ویرانگر آوریل ۲۰۱۵ در منطقه احتمال دارد ارتفاع آن تغییر کرده باشد. مسئولان این کشور گفتهاند در اندازهگیری قبلی ارتفاع کوه اورست ۸۸۴۸ متر بوده اما ممکن است به جز تغییر ارتفاع، موقعیت جغرافیایی آن هم تغییر کرده باشد.[۳] پژوهشگران دانشگاه کمبریج اعلام کردند بر اثر این زمین لرزه شهر کاتماندو سه متر به سمت جنوب جابجا شدهاست.