راهنما
1400/12/22
قوم غیور ایرانی

 قومی ایرانی است که در غرب و جنوب غربی ایران زندگی می‌کنند. زبان لری خویشاوند نزدیک زبان فارسی و به همراه فارسی از دسته باختری زبان‌های ایرانی است. ویژگی‌های زبان لری نشان می‌دهد که چیرگی زبان‌های ایرانی در منطقه کنونی لرستان در دیرینه‌شناسی باستان بیشتر از سوی ناحیه پارس صورت گرفته نه از سوی ناحیه ماد.

گویش‌های زبان لری نزدیک‌ترین گویش‌های ایرانی به زبان فارسی هستند.زبان لری همانند زبان فارسی نواده‌ای از زبان پارسی میانه است و واژه‌های آن همانندی بسیاری با فارسی دارد. ریشه زبان‌های ایرانی لری، بختیاری، خرم‌آبادی مانند زبان فارسی به پارسی میانه، زبان ساسانیان و از طریق پارسی میانه به پارسی باستان ،زبان هخامنشیان برمی‌گردد.برخی اقوام لر کوچک در قرن دوازدهم هجری شمسی از نواحی کردنشین عراق کوچ کرده و در لرستان ساکن شدند. برخی گویش‌های زبان لری مانند لری خرم‌آبادی نیز تحت تأثیر زبان کردی قرار گرفته‌اند اما لرها مردمانی هستند که از نظر قومی جزئی از مردم کرد به‌شمار نمی‌آیند و خویشاوندی لرها با مردمان کردتبار تنها در ایرانی بودنشان است.

 لُرها آمیزه‌ای از قبایل ایرانی مهاجر از آسیای میانه و قبایل قبل از آریایی ساکن در غرب ایران، مانند کاسی‌ها، لولوبی‌ها و عیلامی‌ها هستند. بر مبنای مطابقت و مشابهت جغرافیایی و شواهد باستان‌شناسی، برخی تاریخدانان، لرها را بقایای عیلامیان می‌دانند که پس از سلطه آریایی‌ها، دچار تغییرات زبانی شده‌اند. والتر هینتس احتمال اینکه عیلامی‌های باستان اقوامی پروتو یا اجداد لرهای امروزی باشند را کم می‌دانسته‌است . شواهد موجود اشاره به فلزکاری لرستان از هزاره چهارم پیش از میلاد دارد. مجموعه اشیای فلزی منسوب به لرستان از نیمه قرن گذشته توسط محققین و پژوهشگران مختلف بسیار مورد توجه قرار گرفته‌است. پژوهشگران، هنر مفرغ‌کاری لرستان را نتیجه کارهای ساده‌ای می‌دانند که بیان‌کننده چندین قرن انقلاب مادی ملتی کشاورز و مبارز است . جرج کامرون و توین‌بی هر دو معتقدند که سرزمین اصلی و موروثی دودمان هخامنشیان منطقة پارسواش در بخش علیای رود کرخه (در جنوب ماد و شمال دشت عیلام) بود (توین بی، ۱۳۷۹٬۷۵) که این منطقه با منطقه بالاگریوه در جنوب لرستان کنونی در تطابق است. سیدنی اسمیت نیز می‌نویسد: چیش پیش (جد کوروش( قلمرو موروثی خود، پارسواش، واقع در لرستان را همراه با انشان که در اوایل حکومت خود به دست آورده بود، سهم پسر بزرگ‌ترش، کوروش اول کرد و پارسای جدید را به پسر کوچک‌ترش داد.

حمله اعراب به ایران تأثیر بسیاری در فرهنگ و آداب مردم این کشور بر جای گذاشت و این تأثیر شامل منطقه لرستان نیز شد. مردم لر به هر حال توانستند زبان و بسیاری از آداب و رسوم خود را حفظ کنند. در دوران حکومت صفویان دو ایالت جز ایالت‌های لرنشین بودند. این دو ایالت شامل لرستان به مرکزیت خرم‌آباد و کهگیلویه به مرکزیت بهبهان بود. در این دوره ایالت‌های لرستان و کهگیلویه دارای والیانی مستقل بودند. والیان لرستان فیلی در سال ۱۰۰۶ هجری قمری به دستور شاه عباس حاکم پشتکوه و پیشکوه شدند و تا دوران قاجار بر این منطقه حکمرانی کردند. لرستان در دوره زندیان نیز به عنوان یکی از ایالت‌های ایران دارای والی مستقل بود.

پس از به قدرت رسیدن قاجارها، آقامحمدخان به دلیل کینه‌ای که از زمان حکومت زندیان نسبت به مردم لر داشت، دست به تغییرات بسیاری در منطقه لرستان زد. از جمله اقدامات آقامحمدخان می‌توان به کوچاندن اجباری اقوام لر به قزوین اشاره کرد. همچنین فتحعلی شاه حکومت والیان لرستان را به پشتکوه محدود کرد و تا سال ۱۳۰۷ در آن منطقه حکمرانی کردند اما پس از تصرف پشتکوه توسط نیروهای دولتی غلامرضاخان آخرین والی لرستان به عراق رفت. پس از آقامحمدخان، فتحعلی شاه به تجزیه لرستان ادامه داد و در راستای این سیاست، پشتکوه (ایلام) را از منطقه لرستان جدا کرد و از آن پس لرستان به صورت مستقیم زیر نظر قاجار و فرستادگان آن که اغلب شاهزادگان بودند، اداره شد. لرستان در این دوره به دلیل سیاست‌های قاجار دچار ناامنی و هرج و مرج شد، اقوام مختلف لر با یکدیگر به ستیز برخاستند و بسیاری از آن‌ها مجدداً به کوچ نشینی روی آوردند .

خاستگاهِ برخی اقوامِ لُر کوچک

ولادیمیر مینورسکی شرق‌شناس بزرگ لرها را به ۴ دسته تقسیم کرده‌است.

بر اساس دانشنامه ایرانیکا در لرستان طوایف کرد و لر با هم مختلط شده‌اند و در کنار هم زندگی می‌کنند. برخی اقوام لر کوچک در قرن دوازدهم هجری شمسی از نواحی موصل عراق کوچ کرده و در لرستان ساکن شدند. برخی گویش‌های زبان لری مانند لری خرم‌آبادی نیز تحت تأثیر زبان کردی قرار گرفته‌اند. مصطفی تقوی مقدم معتقد است لرها از نظر قومی جزئی از مردم کرد به‌شمار نمی‌آیند و خویشاوندی لرها با مردمان کردتبار را تنها در ایرانی بودنشان می‌داند .علی‌اکبر دهخدا در توصیف لر کوچک می‌گوید:طوایف لر کوچک قبایلی بودند از کردان آسیای صغیر و لران ایرانی که در حدود بین عراق عجم و عراق عرب ییلاق و قشلاق می‌کردند و خراج خود را به دیوان بغداد می‌دادند.

مردم لر و مشروطیت

یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های سیاسی مردم لر در سده گذشته مشارکت در انقلاب مشروطه ایران بوده‌است. طرفداری مردم لر و به خصوص ایل بختیاری نقش پررنگی در پیروزی انقلاب مشروطه داشته‌است. با آغاز تیرماه ۱۲۸۸ شمسی، قوای سردار اسعد به قم و قوای سپهدار به ینگی امام رسیدند. در مقابل سعدالدوله قوایی به فرماندهی امیر مفخم بختیاری به سمت کرج فرستاد. مجاهدین بختیاری با حرکت به سوی تهران و با همراهی مجاهدین شمال به فرماندهی سپهدار اعظم که در نزدیکی تهران به هم پیوستند، پس از شکست مقاومت نیروهای استبداد صغیر موفق به فتح تهران و شکست استبداد صغیر شدند.

دوره پهلوی

هنگام به سلطنت رسیدن رضاشاه، کشور دستخوش ناآرامی‌هایی بود. مناطق عرب‌نشین تحت نفوذ شیخ خزعل، مناطق کردنشین شمال غربی توسط اسماعیل آقا سیمیتقو، جمهوری جنگل در شمال و… موجب عدم یکپارچگی و در معرض تجزیه شدن ایران بودند. یکی از این ناآرامی‌ها، یاغی‌گری و راهزنی عشایر در لرستان بود .در سال ۱۳۰۲ نیروهای دولتی و عشایر لر در فاصله میان شهرهای بروجرد و خرم‌آباد وارد نبرد شدند. قوای عشایر متشکل از طوایف ایل بیرانوند، سگوند، پاپی و چگنی بودند و درگیری‌ها در مهر سال ۱۳۰۲ آغاز شد ولی تا پایان آذر همان سال نیروهای دولتی توانستند خرم‌آباد را محاصره و آن را به کنترل درآورند. پس از آن عفو عمومی اعلام شد و از عشایر خواسته شد سلاح‌های خود را تحویل دهند ولی چند تن از سران عشایر که تسلیم شده بودند، دستگیر و اعدام شدند. با اعدام سران عشایر درگیری‌ها در بهار ۱۳۰۳ و با بازگشت عشایر از شمال خوزستان از سرگرفته شد و تا ۹ اردیبهشت همان سال ادامه داشت در نهایت و در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۰۳ نیروهای دولتی با بمباران مواضع عشایر موفق به ورود به خرم‌آباد و شکست دادن کامل عشایر لر شدند.

پس از فتح خرم‌آباد چند تن از سران عشایر بر خلاف آنچه عفو عمومی اعلام شده بود، اعدام شدند. سرکوب عشایر لر توسط سپهبد احمد امیراحمدی مورد تقدیر رضاشاه قرار گرفت. اقدام حکومت مرکزی در نقض عفو عمومی و اعدام سران عشایر باعث شورش مجدد در منطقه لرستان شد. این شورش با محاصره خرم‌آباد در بهار ۱۳۰۳ آغاز شد. با آغاز فصل بهار و بازگشت ایل‌های لر از شمال خوزستان به مرکز لرستان، درگیری مسلحانه با نیروهای حکومت مرکزی از سر گرفته شد. در این سال سپهبد محمد شاه‌بختی فرماندهی تیپ پیاده لشکر غرب را بر عهده داشت. علی‌رغم اینکه احمدی خواهان سرکوب بیشتر عشایر بود، شاه‌بختی در پی دفاع از مواضع نیروهای حکومتی بود. سرانجام، در ۹ اردیبهشت همان سال در حالی که امیراحمدی فرماندهی را بر عهده داشت، خرم‌آباد توسط هواپیما بمباران شد و پس از یک رشته درگیری میان عشایر لر و نیروهای حکومت مرکزی در ۱۵ خرداد ۱۳۰۳ بار دیگر خرم‌آباد توسط نیروهای دولتی تصرُف شد. امیراحمدی پس از پیروزی در پی سرکوب بیشتر عشایر لر بود اما رضاشاه در تاریخ ۱۹ مرداد همان سال با ارسال تلگرافی دستور اعلام عفو عمومی را صادر کرد.

واژه شناسی لر

معنی واژه لر به درستی مشخص نیست. ابن حوقل در سفرنامه خود لر را یک شهر جز خوزستان معرفی کرده است که اسم شهر بر ساکنان آن تحمیل شد. حمدالله مستوفی نیز در خصوص اسم لر می‌گوید که لر روستایی بود که ساکنان آنرا لر خواندند. مستوفی می‌گوید که در زبده التواریخ آمده‌است: وقوع نام لر بدان قوم بوجهی گویند از آنکه در ولایت مارود دیهی است آن را لر می‌خوانند و در آن پیرامون دربندی آن را به زبان لری کوک اکر خوانند و در آن دربند موضعی است که لر خوانند؛ چون اصل ایشان از آن موضع خواسته ایشان را لر خوانند. وجه دوم آن است که به زبان لری کوه پُردرخت را لِر گویند و بسبب ثقالت راء کسرهٔ لام با ضمه کردند و لر گفتند و وجه سوم اینکه این خاندان از نسل شخصی‌اند که او لر نام داشته و قول اول درست‌تر می‌نماید.

ما را در شبکه های اجتماعی زیر دنبال کنید!
magazine.katibeh
Katibeh_Magazine
Katibeh.Magazine
Katibeh Magazine
به اشتراک گذاری
برو به جدول