براساس «انجیل متی» نام این شخص «یهودا اسخریوطی» بود که داستان خیانت او در انجیل متی چنین آمده است:
«آنگاه یهودای اسخریوطی که یکی از آن دوازده حواری بود پیش سران کاهنان رفت و گفت: اگر عیسی را به شما تسلیم کنم به من چه خواهید داد؟ آنان سی سکه نقره را شمرده به او دادند. از آن وقت یهودا به دنبال فرصت مناسبی بود تا عیسی را تسلیم نماید ... وقتی شب شد عیسی با دوازده شاگرد خود بر سر سفره نشست. در ضمن
شام فرمود: "بدانید که یکی از شما مرا تسلیم دشمن خواهد کرد" آنان بسیار ناراحت شدند و یکی پس از دیگری پرسیدند: خدایا! آیا من آن شخص هستم؟ عیسی جواب داد: "کسی که دست خود را با من در کاسه فرو میکند مرا تسلیم خواهد کرد". پسر انسان به همان راهی خواهد رفت که در کتاب مقدس برای او تعیین شده است، اما وای بر آنکس که پسر انسان توسط او تسلیم شود. برای آن شخص بهتر بود که هرگز به دنیا نمیآمد. آنگاه یهودای خائن در پاسخ گفت: ای استاد! آیا آن شخص من هستم. عیسی جواب داد: "همانطور است که میگویی" ... عیسی هنوز صحبت خود را تمام نکرده بود که یهودا، یکی از دوازده حواری، همراه گروه کثیری از کسانی که سران کاهنان و مشایخ قوم فرستاده بودند به آنجا رسیدند. این گروه همه با شمشیر و چماق مسلّح بودند. آن شاگرد خائن به همراهان خود علامتی داده و گفته بود: کسی را که میبوسم همان شخص است، او را بگیرید. پس یهودا فوراً به طرف عیسی رفت و گفت: سلام، ای استاد! و او را بوسید. عیسی در جواب گفت: "ای رفیق! کار خود را زودتر انجام بده". در همین موقع آن گروه جلو رفتند و عیسی را دستگیر کرده محکم گرفتند. در این لحظه یکی از کسانی که با عیسی بودند دست به شمشیر خود برد، آنرا کشید و به غلام کاهن اعظم زده گوش او را برید. ولی عیسی به او فرمود: "شمشیر خود را غلاف کن. هر که شمشیر کشد به شمشیر کشته میشود مگر نمیدانی که من میتوانم از پدر خود بخواهم که بیش از دوازده فوج از ملائکه را به یاری من بفرستد؟ اما در آن صورت پیشگوئیهای کتاب مقدس چگونه تحقق مییابد؟"».[1] این داستان در اناجیل دیگر نیز وجود دارد.