جلال آل احمد و نثر و داستانهای او برای نسل گذشته ناشناخته نیست و شاید نسل قبل از انقلاب او را به خوبی میشناسند و با آثارش آشنا هستند و حتی شاید بسیاری از جوانهای قدیم با داستانهایش زندگی کردهاند، اما نسل امروز که یا در دنیایی از ابزار رایانهای خود را گرفتار کرده، دست و پا میزنند و یا به کتابها و داستانهای این عصر مشتاقترند او را نشناخته و با آثارش نیز چندان آشنایی و انس ندارند، البته حق هم دارند چراکه دنیای آن روز که جلال در آن زندگی میکرد و مشکلات و دردهایی که گریبان اجتماع دورهی جلال را گرفته بود، با این روزگار و اوضاع اجتماعی امروز متفاوت است و جوان امروز حق دارد که مطالب، داستانها، شعرهای روزگار خودش را انتخاب کند.
اما توجه به این نکته حائز اهمیت است که جدای از اینکه داستان نویسی در هر دورهای نمایانگر اوضاع و احوال و هنجارها و ناهنجارهای آن دوره است و نویسندگان هر دوره رسالت بزرگی بر دوش دارند تا به روشنگری پرداخته و با زبان طنز یا جد و با نوشتن داستان، مقاله، مطلب و…دردهای اجتماع خود را گوشزد کرده تا شاید تلنگری برای اصلاح مملکت زده باشند، از این جنبه هم قابل بررسی و تامل هستند که ما را به شیوه و سبک و قلم نام آوران یک نسل قبلمان آشنا کرده و باعث شوند به هزارتوی اندیشههای آن بزرگان دست یابیم و جدای آنکه از خواندن داستان، مطلب و مقالهای لذت ببریم، مقایسهای میان هنر داستان نویسی یک نسل گذشته با نسل نو هم خالی از فایده نخواهد بود.
هفت مقاله جلال آل احمد "در این مجموعه ابتدا با نقد "بوف کور "اثر "هدایت "آغاز میشود ;آنگاه زبان و چند شعر نیما بررسی میشود .در ادامه زندگی و آثار "آدن "شاعر انگلیسی معرفی شده نمونهای از شعر او درج میگردد .مقاله چهارم، ترجمه سفرنامهای است از "ژان کو "به نام "سفر نامهای از یونان ."مقاله پنجم قسمتی از یک فصل کتابی از "ماذرجونز "است که در آن وضعیت سخت زندگی کارگران آمریکایی قبل از جنگ اول جهانی و تلاش آنها در راه معاش توصیف شده است .مقاله ششم، ترجمه داستان کوتاهی است از "آلبرکوسری "با عنوان "سلمانی زنش را کشته "و سرانجام مقاله هفتم ترجمهای است از یک نمایشنامه کوتاه تک پردهای با نام "عروس و داماد برج ایفل "از "ژان کوکتو ."