کشوری در اروپای مرکزی و حوضهٔ پانونی است. مجارستان با مساحت ۹۳٬۰۳۰ کیلومتر مربع و جمعیتی در حدود ۹٫۷ میلیون نفر از کشورهای متوسط اتحادیهٔ اروپا محسوب میشود. این کشور از شمال با اسلواکی، از شمالشرقی با اوکراین، از شرق و جنوب شرق با رومانی، از جنوب با صربستان و کرواسی، از جنوب غرب با اسلوونی و در غرب با اتریش هممرز است. زبان رسمی آن مجاری از خانوادهٔ فینواوگری، پرگویشترین در بین زبانهای اورالی است. پایتخت و پرجمعیتترین شهر این کشور بوداپست است و پس از آن به ترتیب شهرهای دبرتسن، سگد، میشکولتس، پچ و دْیور بزرگترین شهرهای کشور محسوب میشوند.
مرزهای کنونی مجارستان حدوداً با تعریف سال ۱۹۲۰ در پیمان صلح تریانونهمخوانی دارد که به موجب آن ۷۱ درصد از خاک و ۵۸ درصد از جمعیت (شامل ۲۳ درصد از جمعیت مجار) کشور جدا شد.در بین دو جنگ، مجارستان با امید بازنگری در تعریف مرزهایش و با دوستیِ آلمان به نیروهای محور پیوست و بعد واردِ جنگ جهانی دوم شد که باعث تلفات و صدمات گستردهای شد. در معاهدات صلح ۱۹۴۷ پاریس، مرزهای امروزین کشور تعریف شدند. پس از جنگ، مجارستان برای ۴ دهه به یکی از کشورهای اقماری اتحاد جماهیر شوروی به نام جمهوری خلق مجارستان بدل شد. در جریان انقلاب ۱۹۵۶، مجارستان توجه جهانی پیدا کرد که به سرعت سرکوب شد. مجارستان از ۲۳ اکتبر ۱۹۸۹ با جمهوری پارلمانی دموکراتیک اداره میشود.
در قرن بیست و یکم مجارستان یک کشور با قدرت متوسط است. بر اساس برآورد صندوق بینالمللی پول مجارستان از بین ۱۹۱ کشور، پنجاه و هشتمین قدرت اقتصادی جهان بر اساس تولید ناخالص داخلی بهشمار میرود. به عنوان کشورِ عضو سازمان همکاری و توسعهٔ اقتصادی نیز جزء کشورهای پردرآمد با استاندارد بالای زندگی است. مجارستان از سال ۲۰۰۴ عضو اتحادیه اروپاست و از سال ۲۰۰۷ در منطقهٔ شنگن قراردارد. همچنین مجارستان از اعضای: سازمان ملل متحد، ناتو، سازمان تجارت جهانی، بانک جهانی، بانک سرمایهگذاری زیربنایی آسیا، شورای اروپا، گروه ویشگراد و بسیاری دیگر است.
مجارستان با تاریخ و فرهنگ غنی آن شناخته میشود و مشارکتهای گستردهای در حوزههای هنر، موسیقی، ادبیات، علوم، تکنولوژی و ورزش داشتهاست. بر اساس آمار سازمان جهانی گردشگری مجارستان یازدهمین کشور محبوب اروپاست و در سال ۲۰۱۷ تعداد گردشگرانی که از آنجا دیدن کردند، ۱۵٬۷۸۵٬۰۰۰ گزارش شدهاست. از جاذبههای گردشگری فراوان آن میتوان به هِویز بزرگترین چشمه آبگرم جهان، بالاتون بزرگترین دریاچه اروپای مرکزی و پارک ملی هورتوبادْی بزرگترین مرتع اروپا که میراث ثبت شده در فهرست جهانی یونسکوست، نام برد.
نام
نام رسمی کشور، Magyarország (ماجاراورساگ یا نزدیکتر به تلفظِ اصلی مادْیاراورساگ) به معنی سرزمینِ مجار است.
نام مجار در چندین منبع عربی و فارسی نام برده شدهاست. قدیمیترین منبع در دسترس، الاءعلاقالنفیسة نوشتهٔ ابن رسته به زبان عربی در حدود ۹۰۳ میلادی است که رونوشتی از کتاب المسالک و الممالک، نوشته جیهانی از پیشگامان جغرافیا است. این کتاب به جز بخشهای کوتاهی در دسترس نیست و بخش مربوط به مجار که آن نیز رونوشتی از متن قدیمیتر و ناشناختهای است. در متن ابن رسته، مجار زیر عنوان «المجغریة» ذکر شدهاست. تاریخنگار و جغرافیدان ایرانی، گردیزی در کتاب زین الاخبار (تألیف در سالهای ۱۰۴۸–۱۰۵۲ میلادی) بخش مربوط را از عربی به فارسی ترجمه و خلاصه کردهاست. در تصحیحِ حبیبی چند خط آغازین آن تحت عنوان مجغریان آمدهاست: «میان ولایت بلکارد ولایت اسکل که هم از بلکار است حد مجغریان است، و این مجغریان قسمیاند از ترکان و سالار آن با بیست هزار سوار، و این سالار را کِنده[الف]خوانند، و این نام ملک بزرگتر ایشان است، و آن سالار که شغلها خواند او را جله[ب] خوانند و مجغریان آن کنند که جله فرماید…».
طبق رایجترین نظر احتمالاً نام مجار از نام یکی از قبایل کوچ نشین به نام مادْیِری (مجاری: magyeri)، تشکیلشده از دو بخش: مادْی و اِری است. سیلاب اول (مادْی) ریشه در زبانهای اوگری به معنای مرد یا فرد (mäńć) دارد، مثلاً نام مانسیها از ریشهٔ همین واژه است. سیلاب دوم (اِری) در واژهٔ شوهر (به مجاری: férj) بقا یافته که همریشه با فرزندِ پسر (به ماری: erge) و مرد جوان (به فنلاندی: yrkä) است.
نام کشور (به لاتین: هونگاریا) همچنین در بیشتر زبانها با «ه» آغاز میشود که به احتمال زیاد پیوند تاریخی با هونها دارد که پیش از آوارها در مجارستان ساکن بودند. باقی نام نیز از واژهٔ لاتین شدهٔ اونْگْرُی (به یونانی بیزانسی: Οὔγγροι) گرفته شده که خود وامگرفته از واژهٔ غز اُن-اُگور، به معنی ۱۰طایفهٔ اُگور است. اُگور نام مشترک طایفههایی بود که به کنفدراسیون قبایل بلغار پیوستند و در بخشهای شرقی مجارستان پس از آوارها فرمانروایی کردند.
تاریخ
وطنگیری مجارها
تاریخ مهاجرت قوم مجار به جلگه دانوب دقیقاً مشخص نیست. این قوم بهصورت قبایلی بهتدریج از آسیا و نواحی غربی سیبری به این سرزمین آمده و پس از زدوخوردهای فراوان با دیگر قبایل برای تصاحب اراضی پربرکت سرانجام در جلگه دانوب بین نژادهای ژرمن و اسلاو حائل گردیدهاند. این تاریخ را حدود سال ۸۹۶ میدانند،
یعنی زمانیکه قبایل مجار به رهبری آرپاد، حوضهٔ پانونی را تماماً یا بهطور وسیعی تصرف کردند و امروز بهنام «مجارستان» و «ترانسیلوانی» خوانده میشود.
حوضهٔ پانونی که از لحاظ جغرافیایی در مرکز اروپا واقع شده، محل سکونت بشر اولیه از دوران ماقبل تاریخ بودهاست. سلتها در قرن ۱ بعد از میلاد توسط رومیها مغلوب شدند. ایالات رومی پانونیا و داکیه که در زمان حکومت تیبریوس و تراژان به تصرف درآمده بودند، دربرگیرنده قسمتی از مجارستان امروزی بودند. در قرن پنجم میلادی اقوام هون به سرکردگی آتیلا، رومیها را با جنگهای خونینی بیرون راندند. هونها به رهبری آتیلا، آستروگوتها ژپیدها و لونگوبارها و بهدنبال آنها آوارها که از نژاد هونها بودند برای زمان کوتاهی در این مکان سکنی گزیدند.
با انقراض امپراتوری آوار بهدست شارل ماگن، تنها گروههای کوچکی از آوارها در درهٔ رود دانوب باقیماندند. وضعیت اجتماعی و اقتصادی این مردمان تقریباً همسطح مجارهای غالب بود و بههمین علت باعث همزیستی و بعدها جذب شدن آنها توسط مردم مجار میگردید.
در قرن دهم هفت قبیله فاتح مجار که با هم متحد بودند تحت رهبری آرپاد در حدود ۸۹۵ بر حوضهٔ پانونی چیره شدند. در ۹۷۲ گِزا بهعنوان یکی از سران قبایل مجار به ریاست اتحادیهای که از این قبایل بهوجود آمده بود انتخاب شد و به اتفاق همسرش شارولت به آئین مسیحیت گروید و پس از وی فرزندش ایشتوان یکم در سال ۱۰۰۰ بهعنوان نخستین پادشاه مجارستان تاجگذاری کرد. وی که در کودکی غسل تعمید داده شده بود بعد از تحکیم حکومت خود بهعنوان اولین پادشاه مجارستان مسئله مسیحی کردن مجارها را رسمیت بخشید و به تأسیس صومعه و بنا نهادن کلیسا اقدام کرد. ایشتوان برای استقرار نظام پادشاهی و پیریزی یک نظم اجتماعی پایدار کوششهای فراوانی نمود و مردم را مجبور کرد از آیین قدیمی بهسمت مسیحیت بگروند.
پادشاهی مجارستان
در اواخر قرن ۱۱ کلیسا ایشتوان یکم را به خاطر خدمات وی به قدیس ملقب نمود. وی دو مجموعه عقاید برای اداره امور کشور تنظیم کرد. وی پادشاهی جنگجو بود. در جنگی که با کنراد امپراتور ژرمن نمود وی را شکست داد و تا نزدیکی وین پیشروی کرد، و بهعلت ثروت سرشار حاصل از جنگ دانوب، خطر همسایگان اعم از امپراتوری ژرمن و بیزانس وجود داشت. مجارها نخست با بیزانس از در دوستی درآمدند و پس از شکست ژرمنها در سال ۱۱۰۸ که با غلبه بر سپاهیان هانری پنجم در پوترن بهدست آمد از جانب ژرمنها آسودهخاطر گشتند. در سال ۱۱۸۱ با استقرار بلغارها و تشکیل دولت بلغار مرز مشترک مجارستان و بیزانس از بین رفت و خطر دوم که متوجه مجارها بود منتفی گشت. در قرن ۱۲ قدرت حکومت مرکزی رو به زوال نهاد و با رشد فئودالیسم قدرت سیستم ملوکالطوایفی افزایش یافت. از زمان مرگ ایشتوان یک دوره ناامنی شروع شد که طی آن شورش نجیبزادگان پیرو مذهب قدیمی پاگان، اصلاحات اجتماعی و مذهبی پادشاه را به مخاطره انداخت. در هر حال این شورش فرونشانده شد و حملات آلمانها از غرب و کومانها از شرق سرکوب گردید.
طی سدههای یازدهم و دوازدهم پادشاهان دودمان آرپاد مجارستان را یکپارچه نگه داشته و در مقابل سیاستهای توسعهطلبانه امپراتوری مقدس روم، قسطنطنیه و پاپ در رم مبارزه نمودند. سرانجام پیشرفت نسبتاً صلحآمیز مجارها در قرون وسطی با حمله مغولها به رهبری باتوخان (۴۴–۱۲۴۱) دچار وقفه شد و ارتش بلای چهارم بهسختی توسط مغولها تارومار شد.
اوج شکوه و عظمت مجارستان در قرون وسطی روزگار سلطنت لایوش یکم (۸۲–۱۳۴۲) بود؛ زیرا نفوذش تا دریای بالتیک، دریای سیاه، دریای مدیترانه میرسید. جنگ با ترکها در سال ۱۳۸۹ صورت گرفت و ترکها تا دریای بالکان پیش رفتند و مدتهای دراز مجارستان در چنگال ترکان عثمانی و قسمتی از خاک مجارستان زیر فرمان هابسبورگ گرفتار بود.
این سیاست حفظ قدرت مرکزی توسط ماتیاس کروینوس (۱۴۹۰–۱۴۵۸) که از پادشاهان بسیار محبوب و موفق بود دنبال گردید. با مهار کردن قدرت بارونها و تشکیل یک ارتش قوی اجیر شده، وی امنیت و آسایش برای مردم شهر و روستا را به ارمغان آورد، در حالیکه سیاست خارجی توسعهطلبانه وی موجب هراس بود. با این وجود دربار با شکوه و کتابخانه عظیم کوروینیانا برای وی در سرتاسر اروپا شهرت آفرید.