وقتی صحبت از شعر و داستانسرایی به زبان میآید قطعاً نام نظامی گنجوی این شاعر پرآوازه ایرانی در فراسوی ذهن ما تجلی مییابد و یا یکی از اشعار دلکش او آرامآرام بر
لبانمان جاری میشود. مگر میشود که اورا نشناخت و یا شعرهایش را نشید؟ حکیم ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی ابن مؤید نظامی الگوی داستانسرایی در ادبیات پارسی است. منظومه لیلی و مجنون او بهعنوان یکی از مشهورترین داستان عشقی کلاسیک ادبیات اسلامی محسوب می شود. که نظامی را به نهایت شهرت رساند.
این شاعر پرآوازه امروزه جزئی از ادبیات جهان را تشکیل میدهد، هیچ شاعری به اندازة او به داستانسرایی در قالب مثنوی نپرداخته است.
نظامی گنجوی، حکیم بود. همچنین به علم نجوم و ستارهشناسی تسلط و مهارت کاملی داشت، جدا از اینها به مباحث عرفانی بسیار علاقهمند بود. در آثارش بهخوبی میتوان این دلبستگی را دید. استفاده از اصطلاحات مرسوم نجوم، عرفان و تصوف در قالب داستان، هنر نظامی گنجوی محسوب میشود. گاهی معانی آثارش ظریف و عمیق است و گاهی سهل و آسان. آن جا که شروع به داستانسرایی میکند قصه راحت و قابلفهم است و آن جا که به طبق سنت ادبی قبل، تقدیم به پیامبر و اهلبیت میشده است زبانش فاخر است. از بین شاعران فارسیزبان نظامی گنجوی در منظومة عاشقانه سرآمد است.
حکیم نظامی گنجوی یک خمسه بسیار معروف و مشهور دارد که به معنی پنجگانه میباشد. خمسه شامل مخزنالاسرار، هفتپیکر، لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، اسکندرنامه و اقبالنامه بود که بسیار زیبا نوشته شد و توجه همگان را به خود جلب کرد.
این شاعر بلندآوازه که در سده ششم هجری میزیست در تقویم رسمی ایران جای گرفته است و روز بیست و یکم اسفندماه بهعنوان بزرگداشت این شاعر ثبت شده است.
بیتی زیبا از شعر لیلی و مجنون:
عشق آمد و کرد خانه خالی برداشته تیغ لاابالی
غم داد و دل از کنارشان برد وز دل شدگی قرارشان برد
زان دل که به یکدیگر نهادند در معرض گفتگو فتادند
این پرده دریده شد ز هر سوی وان راز شنیده شد به هر کوی
زین قصه که محکم آیتی بود در هر دهنی حکایتی بود
کردند بسی به هم مدارا تا راز نگردد آشکارا
منبع: زندگی نامه نظامی گنجوی/ سایت گنجور