نویسنده پرآوازه آلمانی که نامش همواره در کنار گوته بهعنوان شاعران برجسته و مشهور آلمان آورده میشود، یک به یک نمایشنامههای او برخوردار از شایستگی بسیار بلند بالایی است و هر یک از این نمایشنامههای دوره کلاسیک او، شایستگی متمایز خود را دارند، اما ماریا استوارت بهعنوان قطعهای از هنر نمایشی از بقیه آثار این هنرمند پیشی میگیرد. یوهان کریستوف فریدریش فون شیلر علاوه بر زندگی کوتاه و پر از فراز و نشیبش و دوران جوانیای که با فقر و فلاکت سپری کرد به دنبال آن در میانسالی بارها و بارها دست به گریبان بیماری شد اما با این حال توانست چنان آثار زیبا و بدون کم وکاستی خلق کند که همواره بعد از گذشت سالیان سال جز محبوبترین و پرطرفدارترین آثار شناخته میشوند او باعث اعتبار و افتخاری بیهمتا برای فرهنگ و ادبیات آلمان بود.
فردریک شیل لر شاعر، نمایشنامهنویس، فیلسوف، پزشک و مورخ آلمانی در دهمین روز نوامبر 1759 در مارباخ آم نکا، آلمان دیده بر جهان گشود. او همواره در آثارش از ، آزادی خواهی و آرزوهای دیرین انسانی و همچنین از شوق دست یافتن به زیبایی ها و کمال سخن می گوید.
شیلر در سالهای آخر زندگیاش به وایمار رفت و بعد از شش سال در نهمین روز مه 1805 و تنها در سن 46 سالگی بر اثر بیماری دیده از جهان فروبست اما در همین مدت کوتاهی که در وایمار زندگی میکرد برخی از مهمترین آثار نمایشی خود را خلق کرد از جمله ماریا استوارت، دوشیزه اورلئان، عروس مسینا، ویلهلم تل و اشعار فراوان او که به معروفترین و پرمخاطبترین آثارش نیز شناخته میشوند.
نمونهای از قصیده فردریش شیلر با نام به شادی که بتهوون در پایان سمفونی نهم خود از این قصیده استفاده کرده است و همچنین از مدتها پیش، سرود اروپای متحد بود.
برادران! پدری مهربان
حتماً در بالاى چادر ستارگان زندگى مى کند.
بر زمین مى خورید، میلیون ها؟
اى دنیا، او را مى شناسى؟
او را در بالاى چادر ستارگان جستجو کنید
حتماً در آنجا زندگى مى کند...
https://plato.stanford.edu/entries/schillerمنبع