راهنما
1400/12/28
اثری از یوجین اونيل

اونیل اولین نمایشنامه نویس آمریکایی بود که صحنه را یک رسانه ادبی می دانست همچنین او تنها نمایشنامه نویس آمریکایی بود که جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. یکی از بهترین نمایشنامه های وی آنا کریستی می باشد.

 آنا کریستی در میان مشهورترین نمایشنامه‌های بلند او، قرار گرفت و آن را به یک موفقیت مردمی بلاشک تبدیل کرد. دیدگاه جدی و تقریباً خشک اونیل با مبارزه یک دختر فقیر آمریکایی سوئدی که برای گذراندن زندگی اجباری به روسپیگری محبور شده بود و آشنایی وی و تصور خوشبختی با یک ملوان جوان دوست داشتنی اما بی خیال، کم چالش ترین ساخت و پرداخت یک تراژدی برای اوست. جالب است خود او از همان لحظه ای که این نمایشنامه را تمام کرد از آن متنفر بود، زیرا به نظرش نوشتن آن بسیار آسان بود و آنقدرها شکل تراژدی که دنبالش می گشت نبود.

آنا کریستی سه بار با موفقیت روی پرده اقتباس شد. نسخه دوم با بازی گرتا گاربو و از نظر منتقدان فیلم یکی از بهترین فیلم های هالیوود است. با تلاش او، تئاتر آمریکایی در طول دهه 1920 رشد کرد و به یک رسانه فرهنگی تبدیل شد که می‌توانست جای خود را در کنار بهترین آثار داستانی، نقاشی و موسیقی آمریکایی باز کند؛ به طوری که تئاتر آن در سال 1920 فراتر از افق ساخته و در صحنه ظاهر شد. نمایش تئاتر برادوی، جدای از موزیکال ها و گاه به گاه کیفیت واردات اروپایی، عمدتاً شامل ملودرام و مسخرگی ها و طنز های ساختگی بود. اما اونیل تئاتر را به عنوان یک انجمن معتبر برای ارائه ایده های جدی می دید و باب نمایشنامه های تاثیر گذار و تراژدی را در دنیای تئاتر باز کرد.

 او در نمایشنامه هایش حسی آغشته به حس تراژیک زندگی را ارائه می کرد و درام معاصری را هدف می گرفت که ریشه در قوی‌ترین تراژدی‌های یونان باستان داشت، درامی که می‌توانست به اوج احساسی شکسپیر برسد. برای بیش از 20 سال، هم با شاهکارهایی مانند "هوس زیر نارون ها"، "عزاداری الکترا" و "مرد یخی می آید" بر زبان ها ماند. همچنین اونیل با الهام از دیگر نمایشنامه نویسان جدی، سرعت شکوفایی تئاتر برادوی را بالا برد و معیار های سختگیرانه ای برای بینندگان در رقابت بین نمایشنامه های خود در تئاترهایش و سایر نمایش نامه ها ایجاد کرد.

نمایشنامه‌های اونیل از دیدگاهی شدیداً شخصی نوشته می شد، که مستقیماً از اثرات زخم‌آمیز روابط غم‌انگیز خانواده‌اش نشأت می‌گرفت. مادر و پدرش با این که یکدیگر را دوست می داشتند ولی مایه عذاب همدیگر شده بودند. برادر بزرگترش که او را دوست داشت ولی وی را در مسیر فساد و اعتیاد و الکل قرار داد در میانسالی بر اثر اعتیاد به الکل درگذشت. و خود اونیل، بین عشق به هر سه و خشم، گرفتار و سرگردان شده بود. متاسفانه خود اونیل تا آخر عمر با اعتیاد به الکل دست به گریبان بود و در نهایت در چهل سالگی اقدام به خودکشی کرد. جملاتی در میان آثار او پس از مرگش یافت شد و آن این بود که: هرگز اجازه ندهید در مورد اونیل گفته شود که او نتوانست بطری را خالی کند.

 منبع: quara.com

ما را در شبکه های اجتماعی زیر دنبال کنید!
magazine.katibeh
Katibeh_Magazine
Katibeh.Magazine
Katibeh Magazine
به اشتراک گذاری
برو به جدول