راهنما
1401/01/01
کاروان سالار موسیقی اصیل ایرانی

نخستین باری که صدای بنان از رادیو شنیده شد به ۳۱ اردیبهشت ۱۳۲۱ خورشیدی برمی‌گردد و تا قبل از آن بنان فقط در محافل خصوصی خوانده بود. خودش درباره خواندنش در رادیو می‌گوید: من قصدم خواننده شدن نبود. روی علاقه خودم و سفارش استادانم، چون ناصر سیف گاهی می‌خواندم. تا سی‌سالگی شروع نکردم. وقتی‌که با خانواده کلنل وزیری وصلت کردم، او مرا به موسیقی کشاند. به‌طورقطع شخصی که استعداد بنان را پیدا کرد و شناخت، روح‌الله خالقی بود. خالقی درباره نخستین دیدارش با بنان می‌گوید که در روز اولی که او را دیده و از او خواسته تا قطعه‌ای را بخواند، آن‌قدر به وجد آمده که بی‌اختیار از جا بلند شده و او را در آغوش گرفته است.زندگی حرفه‌ای غلامحسین بنان تحت تأثیر یک حادثه قرار گرفت و تغییر فراوانی کرد. او در ۲۷ دی ۱۳۳۶ خورشیدی به همراه ۲ تن از دوستانش در راه بازگشت از یک میهمانی به‌طرف خانه بود که ناگهان در حوالی کاروان‌سرای سنگی یک تانکر نفتکش فاقد چراغ ایمنی عقب و پوشیده از گل‌ولای در مقابلش ظاهر می‌شود و تصادف شدیدی میان خودروی بنان و آن تانکر نفتکش رخ می‌دهد. بعد از برخورد شدید، بنان از ناحیه صورت و چشم‌ها آسیب می‌بیند.

با انتشار خبر این تصادف در روزنامه‌ها و مجلات، انبوه مردم به‌طرف بیمارستان روانه می‌شود تا آنجا که به علت جمعیت بسیار و برهم‌خوردن نظم بیمارستان، دفترچه‌ای در سالن انتظار بیمارستان قرار می‌دهند تا مردمی که موفق به عیادت از بنان نشده بوده‌اند در آن دفتر ابراز همدردی کنند و نوشته‌ای برای او به‌جای بگذارند.

بنان برای معالجه به خارج از کشور مسافرت کرد و بعد از برگشت از این سفر تصمیم گرفت در مواضع هنری خود بازنگری کند. او می‌گفت: من ازاین‌پس کوشش می‌کنم آثاری اجرا کنم که واجد وزنی شاد و شعری امیدوارکننده است. من از ادامه شیوه قدیم که شباهت به مرثیه‌خوانی دارد خسته شده‌ام؛ البته در این زمینه سازندگان آهنگ باید با من یاری و همکاری کنند. از ماندگارترین ترانه‌های بنان می‌توان به آهنگ آذربایجان در مایه شور، آمدی جانم به قربانت در مایه بوسلیک، الهه ناز در مایه دشتی، بهار دلنشین در آواز اصفهان، بوی جوی مولیان در آواز اصفهان، تصنیف توشه عمر در دستگاه همایون، یار رمیده، می ناب، خاموش، مرا عاشقی شیدا، من از روز ازل، نوای نی و سرود همیشه جاوید ای ایران در مایه دشتی اشاره کرد.

بنان حالا چرا و کاروان را بهترین آثار خودش می‌دانست و می‌گفت: کاروان را برای بعد از مرگم خوانده‌ام. به گفته همسرش او در اواخر عمر خود هم دلبستگی عجیبی به ترانه رؤیای هستی پیدا کرده بود تا آنجا که با این آهنگ می‌گریست.  غلامحسین بنان در غروب هشتم اسفند ۱۳۶۴ خورشیدی در تهران درگذشت و بر خلاف وصیتش که مایل بود در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شود، در دهم اسفند در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد. او مدت‌ها از بیماری دستگاه گوارش و افسردگی رنج می‌برد. در پی این رویداد، مرکز سرود و آهنگ‌های انقلابی وزارت ارشاد، هنرستان سرود و آهنگ‌های انقلابی، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، بیمارستان ایران‌مهر، محمدرضا شجریان، کاوه دیلمی، هنگامه اخوان، شهرام ناظری، ابوالحسن ورزی، کامکار، تورج نگهبان، جمشید مشایخی، عماد رام و بسیاری دیگر از هنرمندان و دوستان و یاران وی پیام‌های تسلیتی به طور جداگانه صادر کردند.

 منبع: https://www.irna.ir/news

ما را در شبکه های اجتماعی زیر دنبال کنید!
magazine.katibeh
Katibeh_Magazine
Katibeh.Magazine
Katibeh Magazine
به اشتراک گذاری
برو به جدول