استاد زرینکوب افزون بر آنکه منتقد ادبی برجسته و چیرهدستی بود؛ اما در آثار ادبی ـ تحقیقی وی میتوان نظریات مستقل ادبی ایشان را استخراج کرد و بیشتر نظرات ایشان در حیطۀ نقد عملی مندرج است. نقد ادبی کتابیاست از آثار عبدالحسین زرینکوب. درون مایهٔاین کتاب شرح و بسط نقد و تاریخ نقّادی آثار ادبیاست. نسخه اولیه کتاب که به حدود سال ۱۳۳۸ خورشیدی تدوین گشته است در دو مجلد است. بعدها خود زرینکوب، خلاصهای از این دو جلد را تحت عنوان «آشنایی با نقد ادبی» تهیه و به چاپ سپرد. قلمرو پژوهشهای دكتر عبدالحسین زرینكوب آنقدر وسیع و متنوع و متكثر بود كه آدمی نمیداند چطور باید به دستهبندی و تبویب و تحلیل آنها بپردازد. علاقه به تاریخ، در او آنقدر زیاد بود كه به ادبیات و هنر و نقد هم تاریخی مینگریست.
غور در تاریخ و تأمل دراسناد و مدارك كهن چندان برای او اهمیت داشت كه امروزه بسیاری از مورخان، او را جزء مورخان طراز اول این كشور به حساب میآورند. میزان آشنایی او را به روشهای تاریخ نگاری و مكاتب تاریخنگاری میتوان از روی كتاب «تاریخ در ترازو»ی او سنجید و میزان احاطه او را بر تاریخ ایران میتوان از روی كتاب «تاریخ مردم ایران» قضاوت كرد. «زرین كوب» بیش از دیگر منتقدان این دوره به انواع و اصناف نقد توجه كرده است. نقد اخلاقی، نقد روانشناختی، نقد تكوینی، نقد جامعهشناختی، نقد طبیعی (تشریحی)، نقد فنی، نقد معنیگرا، نقد صورتگرا، نقد داخلی، نقد تأثری، نقد ژورنالیستی، نقد بازاری، نقد مَدْرسی، نقد تفسیری، نقد دانشگاهی از جمله رویكردهایی است كه او به آنها پرداخته است. از نقد اخلاقی آغاز میكنیم «اساس این شیوه نقد مبتنی بر تحقیق این نكته است كه ادب و هنر وسیله و افزار اخلاق و تربیت است یا اینكه خود هدف و غایت خویش به شمار میآید». «ارزشهای اخلاقی را نمیتوان ماخذ و ملاك حكم وقضاوت در انتقاد ادبی قرار داد. وقتی از نیك و بد شعر یا نثری سخن در میان میآید مراد این نیست كه آن شعر یا نثر از لحاظ اخلاق و دین و اجتماع خوب است یا بد. بلكه مقصود این است كه آن اثر تا چه اندازه شور و هیجان هنری نویسنده یا شاعر را القاء میكند. بنابراین ملاك حكم وقضاوت منتقد زشتی و زیبایی آثار است.»۱۵ سرانجام «زرینكوب» نتیجه میگیرد كه «در هر گونه قضاوت كه راجع به هنر میشود ملاحظات زیباشناسی بیشك اهمیتش در درجه اول است
منبع: https://www.goodreads.com/book/show/4357938