امپراتوری مغول اولین بار با رهبریت یکی از خونخوارترین پادشاهان تاریخ بر پهنه جهان گسترده شد، پادشاهی که خودش و در سال های بعد نوادگانش بخشی از تاریخ سرزمین ما را تشکیل داده اند.
یکی از نوادگان او هولاکوخان موسس سلسله ایلخانانی در ایران میباشد. کسی که با فتوحاتش توانست حکومت عباسی را درهم شکند و سلسله اسماعیلیان را برای همیشه از صحنه تاریخ ایران پاک کند و فاتح الموت گردد.
او که به امرخان بزرگ مغول منگوقاآن در سال ۶۵۱ به ایران لشکر کشید و از سوی او فرمانده کل ایران و عراق و بخشهایی از شام و آسیای صغیر گشت و بنای حکومت ایلخانی را گذاشت که البته ایلخانان در نسل های بعد ارتباط خود را با این خان بزرگ مغول قطع کردند و به طور مستقل در ایران حکومت کردند.
شاید نقطه قوت هلاکو استفاده از تدبیر دانشمند بزرگ عصر خویش خواجه نصیر الدین طوسی است که؛ پس از تصرف قلعه اسماعیلیه به خدمت هلاکو درآمد. نقش او برای تشویق هلاکو در جهت خاتمه بخشیدن به خلافت عباسی نقطه عطفی بر پایان سلطه اهل سنت به دانشمندان ایران زمین شد و آغاز دوران درخشان این دانشمندان را در تاریخ رقم زد.
از مهمترین سخنان هلاکو که در تاریخ ماندگار گشته؛ سخنان وی در هنگام فتح بغداد در کاخ خلیفه عباسی است: «در هر اتاق از این قصر، ده کنیزک نازک بدن خزیدهاند. مگر تو چند زن میتوانی اختیار کنی؟! در مطبخت چند خوالیگر، طعام میپزند؟! از این سقفهای بلند و دیوارهای محکم و سراپردههای مخملین چه حاصل؟!
من، هلاکو، سردار مغول از همان غذایی میخورم که سپاهیانم میخورند و بر همان اسب مینشینم که سربازانم مینشینند و بر همان زمین میخوابم که سربازانم میخوابند. شما که بسیاریتان عالمان دین هستید و مردان خدا، به این سردار بگویید که حکمران ظالم مسلمان را دوستتر میداریم یا حاکم کافری که به عدل حکومت کند؟!»
و در آخر دوران حکومت این خان مغول و نوادگانش برگ دیگری در تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین رقم زد و به انتها رسید...