نقاش مشهور هلندی قرن هفدهم که آثارش دوران طلایی هلند را رقم زد و امروزه او را با القابی نظیر نقاش تاریکیها و نقاش نور سایه میشناسیم، فردی که به عنوان یکی از بزرگترین نقاشان تاریخ هنر از او یاد می شود و ونگوگ بزرگ درباره او از لفظ جادوگر استفاده میکند.
سبکی که رامبراند ابداع کننده اش بود به گونه ای بود که قسمت زیادی از نقاشی را در سایه پنهان میکرد. خودش درباره آن چنین میگوید: «در آثارش منبع نور به سرعت در مسیر حرکتش در نقاشی ضعیف میشود و نقاطی روشن و قسمتهایی از تاریکی عمیق را بر جای میگذارد.»
رامبراند در دوران کاری خود هیچگاه به یک حزب یا عقیده خاص متمایل نشد؛ و همواره از نظر او: «انسان مقدس ترین و مهمترین آفریده ها بود و فرقی ندارد که آدمی چه فکر می کند، خواه اشتباه یا درست می اندیشد مهم اصل وجودی انسان می باشد که از منبع خیر و خوبی سر چشمه می گیرد». این خط فکری در آثار او جاری بود به طوری که شخصیتهای منفی و مثبت آثارش همیشه در کنار هم قرار میگرفتند؛ به گونه ای که حتی از پست ترین و منفورترین شخصیت های موجود در آثار و تابلو هایش احساس انزجاری به ببینده دست ندهد. نتیجه این طرز فکر او را در تابلوهای بلعم پیامبر، طوبیت و همسرش آنا، مسیح در روستای امانوس و تبدیل کننده پول صراف به وضوح میبینیم.
او در طول حیات خود آثار زیادی خلق کرد که برخی از آنها عناوین ماندگارتری پیدا کردند مانند: بازگشت پسر نافرمان، سران صنف پارچهفروش، شام در آمادئوس، سلاخخانه، یعقوب در حال تبرک پسران یوسف، پرتره زوجی به نام اسحاق و ربکا، گشت شبانه، دانائه و ضیافت در بلشصرو ...
رامبراند دوران حیات خود مانند بسیاری ازهنرمندان آثارش مورد توجه قرار نگرفت و پس از مرگش ارزش واقعی هنرش مشخص شد. تا آنجا که امروز آثار رامبراند در معروفترین موزههای جهان نگهداری و جزو گرانترین نقاشیهای جهان قرار گرفته اند.
منابع: تصویرگران پویااندیش، ایسنا