شهری که همچون دانههای انارهایش در دل استان مرکزی میدرخشد و قدمت آن به دوران ساسانی میرسد، و زمانی چاکراه ارتباطی میان ری باستان، همدان، اصفهان، قزوین، زنجان و قم بهحساب میآمده است.
بسیاری از پیامبران و مبلغان دینی و حتی جهانگردان نظیر مارکوپولو، در سفرنامههایشان از این شهر یاد کردهاند، و روایات زیادی در رابطه با وجهتسمیه نام آن وجود دارد. عده ای نام ساوه را بر وزن کاوه، از نام پهلوانی تورانی به نام «ساوهشاه»گرفته شده میدانند، برخی میگویندکلمه ساوه، تغییریافته واژه سه آبه به معنای مکانی با سه رودخانه است،عدهای هم ساوه را گرفتهشده از واژه اوستایی «سوا» یا واژه پهلوی «سوکا» میدانند.
در کتاب تاریخ قم و دائرهالمعارف مینورسکی، در رابطه با وجهتسمیه ساوه آمده که این کلمه به معنای زر خالص ریزریز شده است
تاج المائر جهانگیری در کتابش در رابطه با ساوه میگوید:
"نرگس خوشبوی دارد زر ساوه در کنار لاله خود روی دارد مشک سوده در کنار"
ساوه در تاریخ پرفرازش حکومت ها و سلسه های بسیاری به خود دیده است و خاطرات بیشماری از دوران شکوه تا ویرانی آنها در دل خودجای داده است، در ابتدا پایگاههای اصلی مادها بوده و پس از آن مامنی برای حکومت ساسانیان، سلجوقیان، آلبویه و سامانیان گشته است. در جریان حمله مغول ها این شهر به کل ویران شد، کتابخانههای عظیم این شهر طعمه حریق شدند و بخشی از تاریخ این شهر در اتش این قوم خونخوار خاکستر گشت. در عصر قاجار، به دلیل تصمیمات حاکمان و پادشاهان قاجار بیشتر رو به نابودی رفت، پادشاهان قاجار ورود کاروانها را به سمت ساوه ممنوع کردند و فروش انار این شهر قدغن شد.
آثار بسیاری از این دوران ها در دل آن به یادگار مانده است که از مهمترین این بناها میتوان به مسجد جامع ساوه و مناره این مسجد بازار ساوه، مسجد سرخ، گنبد چهارسوق، قلعه دختر یا قیز قلعه و امامزاده سید اسحاق اشاره کرد.
منبع: کجارو