او شاعر و ادیب و فیلسوف پر آوازه شبه قاره هند و برنده نوبل ادبی است، که شهرت تاگور از خلیج بنگال تا خلیج فارس به لحاظ مبارزه با استعمار و علاقه شدید به ایران و زبان و ادبیات فارسی درگوش مردمان پیچیده است. پدرش غزلهای حافظ را از برداشت.
و خود به ایران و زبان فارسی علاقه فراوان داشت و بهرغم پیری و سختی سفر در آن زمان، دو بار به ایران سفر کرد او به این علت که زبان و ادبیات فارسی، بخشی از میراث ادبی هند است و تنها حدود سههزار واژۀ بنگالی، ریشه فارسی دارد و موهون روی( پدر معنوی تاگور) و بزرگان دیگر هند در آن روزگار که فارسی را روان صحبت میکردند؛ تاگور نیز با افسانهها و شاعران ایرانی، به ویژه حافظ از طریق ترجمه آشنایی داشت.
تاگور در سفر به ایران، از مکانهای تاریخی شیراز و اصفهان بازدید کرد و در ایام اقامتش در ایران دو سخنرانی بزرگ کرد و بارها گفت: «من ایرانی هستم و نیاکانم از این سرزمین به هندوستان مهاجرت کردهاند و مسرورم که به وطن اجداد خود آمدهام و علت اینهمه محبت به من، همین یگانگی نژادی و فرهنگی است و سبب مسافرت من با وجود کهولت و ضعف مزاج و مشکلات سفر همین یکدلی و عواطفی است که من به ایران دارم نه دیگر.»
او در بخش دیگر سخنان خود در ایران گفت:’« هویت انسانی و هویت ملی که در ذات انسان نهفته است نباید مانع از احترام به دیگر فرهنگ ها شود آسیا دارای تمدن و فرهنگ غنی است و هر ملتی بر اساس فرهنگ ، مذهب و آیین خود راه رهایی خود از عقب ماندگی و استعمار را بازخواهد یافت»
و امروز آسیا دوباره جایگاه خود را در جهان باز می یابد درست با همان روشی که تاگور آموزش داد...
منبع: هدیه تاگور به محمدتقی بهار (ملکالشعرا) بریده روزنامه اطلاعات