یوهان سباستین در آلمان در خانواده ای که همهی اعضای آن بهنوعی هنرمند بودند به دنیا آمد. او که تا 50 سال پس از مرگش هنوز ناشناخته بود، توانست به عنوان یکی از بزرگترین آهنگسازان خود را به اثبات برساند. او در طول تکامل تاریخ موسیقی، سبکها، فرمها و سنتهای اصلی در نسلهای قبل، را گرد هم آورد و آنها را غنیتر ساخت.
باخ در آثار اولیه خود توانایی زیادش در بسط و گسترش، کپی کردن و پروراندن آثار گذشته را نشان داد و قطعه هایی که برای ارگ و کلاوسن نوشت خود گواه؛ استعداد، ابتکار و قدرت بداهه نوازی او هستند. او خیلی بیشتر از سایر آهنگسازان عصر خودش هارمونی را مورد بررسی قرار میداد.

سبک باخ موسیقی باروک است که با نتهای زیاد ریتمهای حرکتی ساده و تغییر مداوم هارمونی اساسی شناخته میشود. که از آن به عنوان “موسیقی چرخ خیاطی” یاد میشود. از نظر موسیقی، او استاد فراخوانی و حفظ احساسات مختلف بود .و به نوعی در موسیقی داستاننویسی میکرد. او از ملودی استفاده میکرد تا اقدامات یا رویدادها را نمایش دهد.لطافت قوی موسیقی باخ و گستردگی حاصل هنرش ، او را امروزه به عنوان یکی از بزرگترین آهنگسازان در موسیقی تُنال مطرح کرده است.
شهرت او تازه در سال 1829 هنگامی که فلیکس مندلسون آهنگساز آلمانی دوباره “اشتیاق طبق سنت متیو” باخ را دوباره تولید کرد تازه به اوج رسید.
آهنگها و نوع موسیقی او مورد تحسین نوابغ موسیقی بزرگی همچون آمادئوس موتسارت و لودویگ فان بتهوون قرار گرفته است و فردی که آلبرت شوایتزر در بارهی او میگوید: " موسیقی او همانند کائنات، یک پدیده ی واقعی باورنکردنی ست..."
باخ از دوران ساخت کنسرتو “براندنبورگ” همواره به عنوان شادترین دوره زندگی خود یاد میکند زیرا این تنها دوره زندگی اوست که در آن به موسیقی کلیسایی نپرداخت
باخ در طول دوران طلایی زندگانی خویش، همواره بیشتر از یک آهنگساز و نوازنده برجسته و معروف بود که فقط تعداد کمی از آثار او در طول حیاتش منتشر شد.
منبع: برگرفته از مقاله ای در سایت مه پیانو