خانم وینیچ در خانواده برجسته انگلیسی در ایرلند کنونی به دنیا آمد. پدرش از ریاضیدانان بزرگ بود و مادرش مقلات اجتماعی مینوشت. او در ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و شروع به آموختن موسیقی، فلسفه، زبانشناسی و ادبیات کرد. پس از پایان تحصیلاتش علاقمند به مسائل اجتماعی شد و زندگی مبارزان راه آزادی برایش بسیار جذاب و تاثیرگذار شد. وینیچ مدتی در روسیه به فراگیری زبان روسی مشغول شد و آثار نویسندگان مشهور روسیه مانند «داستایوفسکی»، «گوگول» و «کاشین» را به انگلیسی ترجمه کرد. در سال ۱۸۹۷ اولین رمان خود را با نام خرمگس منتشر کرد. از خرمگس به عنوان یکی از کم نظیرترین رمانهای سیاسی که زندگی و شخصیت یک مبارز را به تصویر کشیده است، یاد میشود..
وقایع تاریخی زمانی که با زبان ادبیات و در قالب رمان بیان میشوند بسیار جذابتر و تاثیرگذارتر خواهند شد و اتل در خرمگس فعالیتهای سیاسی سازمان ایتالیای جوان را در بستری از داستان، با زبانی شیوا و گاهی اوقات در قالب طنز بیان کرده است. مضمون «خرمگس» مبارزه برای آزادی و استقلال و حقوق است. آرتور قهرمان این داستان که دانشجوی دکترای فلسفه است، به دلیل نیش قلمی که دارد، به خرمگس معروف شده. او جوانی مذهبی است که به دلیل آموزشهای کلیساییاش تبدیل به یک مسیحی متعصب شده و کارهایش را مدام با آموزههای دینی تطبیق میدهد.
این رمان البته سیاسی نیست و در ادامه، داستان کاملا عاطفی و احساسی میشود و اتفاقاتی شوکبرانگیز در زندگی آرتور میافتد. اتفاقاتی که او را به انسانی ضد دین، انتقامجو و عاشقی عصیانگر تبدیل میکند.
لیلیان وینیچ در این رمان پر از ماجراهای تکاندهنده، به زیبایی، تقابل و جدال انسان با احساسات و باورهای شکننده و امیال ضد و نقیضش را نشان داده و تلفیقی از هر آنچه دوست میداشته، یعنی فلسفه، ادبیات، مناسبات و منطقی عقلانی و ریاضی و در نهایت موسیقی غمانگیز درونی یک انسان را به نمایش گذاشته است.
اگرچه داستان کتاب در ایتالیا رخ میدهد اما در ایتالیا کاتولیک خرمگس خیلی مورد توجه قرار نگرفت. در عوض در کشورهای چپگرا و کمونیستی مثل روسیه و گرجستان کتاب بسیار مورد توجه قرار گرفت و نسخههای سینمایی و همچنین نمایشنامههایی از آن اقتباس شد.
منبع: برگرفته از فیدیبو