راهنما
1401/01/02
وزیر لویی سیزدهم

تاریخ را که خوب بگردیم اسامی زیادی در آن هستند که بعد از گذشت سالها و قرن های زیادی هنوز هم جاودانند و در سرنوشت کشور ها و مردم تاثیرات به سزایی گذاشته اند.یکی از این افراد نامی تاریخ ریشی لو وزیر لویی سوم فرانسه است.

از اهداف اصلی دوره وزارت او می توان به استقرار مطلق گرایی سلطنتی در فرانسه و پایان هژمونی اسپانیا-هابسبورگ در اروپا را نام برد. او زمانی که پنج ساله بود پدرش را از دست می دهد و همین امر کافی بود تا در همان سنین کم بفهمد که فقر چگونه گریبان او و خانواده اش را گرفته است. او در سنین نوجوانی به کلیسا پیوست تا علاوه بر داشتن قوت و سیر کردن شکمش به یادگیری و آموختن بپردازد.

چشم انداز شغلی در کلیسا برای پسر لاغر، رنگ پریده و گاه بیمار ناخوشایند نبود، زیرا او تمایل زیادی به یادگیری  و بحث و گفتگو داشت، و از چشم انداز نحوه اداره زندگی دیگران لذت می برد.

در ۱۷ آوریل ۱۶۰۷، در سن ۲۲ سالگی، او به عنوان کشیش منصوب شد و به ریاست لوچون تقدیم شد. او در بدو ورودش، اسقف نشینی را پیدا کرد که توسط جنگ های مذهبی ویران شده بود، اما مخالفان او به سرعت تسلیم اقتدار نامتعارفی شدند که از کاخ اسقفی تابش می کرد.

ریشلیو اولین اسقف در فرانسه بود که اصلاحات مصوب شورای ترنت را در اسقف نشین خود اجرا کرد و همچنین اولین الهیاتی بود که به زبان فرانسه نوشت و کنوانسیون های تشریح الهیات بومی را تأسیس کرد. او مردی سخت‌کوش و با وجدان بود و با نیروهایی مبارزه می‌کرد که به اهداف سیاسی و اجتماعی تفرقه‌انگیز اختصاص یافته بودند . مردی که به نظم به عنوان یک هدف اخلاقی برتر وسواس داشت.

 او تمام انرژی خود را صرف متقاعد ساختن مجمع استعدادهای خود و دربار حمایت خود از قدرت سلطنتی کرد. در درگیری روحانیت و طبقه سوم (طبقات متوسط، صنعتگران و دهقانان) در موضوع رابطه تاج و تخت پاپ، نقش آشتی جویانه ایفا کرد و در اقدامات روحانیون برای متقاعد کردن آنان نقش برجسته ای داشت.اهدافی که ریشلیو برای خود تعیین کرد، مقابله با هژمونی هابسبورگ در اروپا بود که استقلال عمل فرانسه را تهدید می کرد، و «مسلط ساختن پادشاه در پادشاهی خود به منظور برقراری نظم در آن»، اما در هیچ زمانی ریشلیو آنقدر قدرتمند نبود که بتواند به خواسته های خود دست یابد. او با احترام به قانون و تاریخ، ضرورت کار با چارچوب سنتی مدیریت را پذیرفت.

ظرفیت فکری بزرگ ریشلیو او را قادر ساخت تا به اصل رویدادها نفوذ کند و اراده فوق العاده او، او را به کار بی وقفه سوق می داد. او در نظریه سیاست خود با عقل گرایی فیلسوفان معاصر با اعتقاد به «نور عقل طبیعی» شریک بود. در حالی که او در توانایی ذهن برای دانستن آنچه به طور طبیعی دستور داده شده است شک نداشت، در بدبینی غالب نسبت به اراده انسان برای عمل بر اساس آن مشارکت داشت. نگاه دوگانه به علل اخلاقی، طبیعی و الهی، بدیهی فلسفی برای نظارت دولتی بر رفتار در هر دو حوزه سکولار و معنوی ارائه کرد. گناه و نافرمانی مدنی از نظر ریشلیو فقط دو جنبه از بی نظمی بودند.

در اخر باید گفت : ریشلیو هم دولتمرد و هم اسقف کلیسا و معمار شناخته شده عظمت فرانسه در قرن هفدهم و کمک کننده به سکولاریزاسیون سیاست بین المللی در طول جنگ سی ساله بود. در حالی که ریشلیو در جزئیات فقط تا حدی موفق بود، در اصل به اهداف خود برای حکومت منظم تحت حاکمیت سلطنتی و شکست هژمونی هابسبورگ دست یافت که همین برای ماندن نامش در تاریخ کافیست.

https://www.britannica.com/

ما را در شبکه های اجتماعی زیر دنبال کنید!
magazine.katibeh
Katibeh_Magazine
Katibeh.Magazine
Katibeh Magazine
به اشتراک گذاری
برو به جدول