حتماً داستانهایی در مورد اقوامی که از دستورهای الهی سرپیچی کردند و به عذاب دچار شدهاند، شنیدهاید. در تاریخ آمده است که این اقوام از دستورات الهی سرپیچی کردند و پیامبران الهی را لبیک نگفتند. اما یک مورد کمی خاصتر و عجیبتر است، قومی که خود را از عذاب الهی نجات داد و پیامبرش مورد خشم خداوند قرار گرفت! حضرت یونس (ع) بهخاطر تمرد اهالی نینوا، محل رسالتش را ترک کرد و دچار خشم الهی شد. اما پایان داستان این پیامبر مانند اقوامی که سرپیچی کرده بودند به پایان نرسید و بهاصطلاح پایان خوشی داشت. در ادامه این مطلب، بهصورت خلاصه به زندگی حضرت یونس (ع) و اهالی قوم بنیاسرائیل میپردازیم.
یونس (ع) از پیامبرانی بود که بر بنیاسرائیل مبعوث شد. محل سکونت و زندگی بنیاسرائیل در آن زمان، منطقه نینوا در شمال عراق بود. یونس (ع) با وجود تلاشهای فراوانی که برای ایمان آوردن اهالی این قوم بهسوی پروردگار انجام میداد با نافرمانی و تعصب این قوم مواجه میشد. او پس از مشاهده این وضعیت و تحمل رنجهای فراوان، به آنها وعده عذاب الهی داد و قومش را ترک کرد. مردم قومش پس از اینکه آثار مبنی بر احتمال وقوع عذاب الهی را دیدند در پی او گشتند و از او درخواست کمک کردند. او از اینکه مردم از ترس جانشان میخواهند ایمان بیاورند خشمگین شد و درخواستشان را اجابت نکرد و آنها را شایسته عذاب الهی دانست. پس از اینکه قوم بنیاسرائیل نتوانست به پیامبر خدا دسترسی پیدا کند، همگی به درگاه الهی پناه برده و توبه کردند. رییس این قوم ملتمسانه به درگاه پروردگار دعا میکرد و اینچنین از ذات الهی درخواست عفو میکرد: پروردگارا، پیامبرت ما را رها کرد اما تو ما را رها نکن.
یونس نبی بعد از مدتی متوجه شد که پروردگار عذابش را از تقدیر این قوم برداشته است، او بهخاطر اینکه نمیخواست به علت عدم تحقق عذاب الهی دروغگو خوانده شود، قوم و محل رسالتش را ترک کرد.
او برای دور شدن از قومش، خود را بهمنظور سفر با کشتی به دریا رساند. در هنگام این سفر، نهنگی به سمت کشتی ایشان هجوم آورد. مسافران بهشدت ترسیده بودند و باتوجهبه رسم قربانی کردن در آن زمانها، تصمیم گرفتند تا قرعهکشی کنند و قرعه به نام هر کس افتاد او را قربانی کنند و به کام نهنگ بفرستند. قرعهکشی انجام شد و قرعه به نام یونس نبی افتاد و ایشان طعمه نهنگ شد. به فرمان الهی، نهنگ یونس نبی را بلعید و در شکم خود جای داد. یونس نبی در شکم نهنگ، به اشتباهات خودش پی برد و خود را ستمکار خواند و به درگاه الهی توبه کرد. او در همین احوال دعا میخواند و از پروردگار طلب بخشش میکرد، این ذکرها و دعاهای او، به ذکر یونسی مشهور گشته است. وقتی یونس توبه کرد به اذن الهی، نهنگ ایشان را در دریا رها کرد و وی بهسلامت به ساحل رسید.
قرآن به احوال او و سرگذشت قومش اشاراتی داشته است و نام یونس نبی ۴ بار در قرآن آورده شده است و با توجه به این روایت قرآنی ایشان به پیامبری در شکم نهنگ معروف شدهاند.
منبع: https://www.usuli.org/