در کتاب هر کدوم از ادیان داستان هایی روایت شدن که جذابیت خاص خودشون رو دارن. در تورات موسی، انجیل عیسی و قرآن محمد داستان های زیبایی پیدا می شن که می تونن شنونده و خواننده رو به وجد بیارن. توی کتاب ما مسلمونا یعنی قرآن، داستان های زیادی از انواع پادشاها وجود داره ولی تنها از یک حاکم زن نام برده شده که اون ملکه سبا هستش.

ملکه سبا که اسم اصلی اون بلقیس بوده، توی سرزمینی که امروزه یمن نام داره حکومت مقتدر و قدرتمندی داشته که خودش و مردمش خورشید رو پرستش می کردن و چیزی از یکتا پرستی نمی دونستن! در قرآن به داستان های این ملکه توی سوره ای به نام نمل اشاره شده که از زبان هدهد (پرنده حضرت سلیمان) نقل می کنه: (من زنی را دیدم که بر مردم حکومت کرده و همه چیز را در اختیار دارد به خصوص تختی عظیم)

 ملکه سبا آوازه های زیادی رو از حضرت سلیمان شنیده بود و به شدت مشتاق دیدن ایشون. بعد از یه مدت سبا به قصد امتحان کردن دانش و هوش سلیمان، به سرزمین تحت حکومت این پیامبر سفر می کنه و پس از گفت و گو های زیاد و اقرار به دانش حضرت، به سرزمین خودش بر می گرده.

در این زمان بود که حضرت سلیمان از جانب خدا ماموریت پیدا کرد تا بلقیس رو به راه راست هدایت کنه و آئین یکتا پرستی رو یادشون بده. سلیمان نامه ای رو برای بلقیس می فرسته که اول اون با (بسم الله الرحمن الرحیم) شروع شده بود و توی این نامه از بلقیس می خواد برای ایمان آوردن نزد خدا اقدام کنه.

سبا بعد از مشورت با وزرا و بزرگان دربار، این پیشنهاد رو رد می کنه و اون رو مایه نابودی حکومتش می دونه! همچنین یسری هدایا هم برای سلیمان می فرسته. اما حضرت سلیمان اینبار نامه ای همراه تهدید برای بلقیس ارسال می کنه.

 بلقیس این بار شخصا نزد حضرت سلیمان سفر می کنه و وقتی به دربار ایشون میرسه از اونهمه دارایی و ثروت به وجود میاد. یه نکته ای هم که خیلی ملکه سبا رو متعجب می کنه، وجود تخت پادشاهی بزرگش توی کاخ حضرت سلیمان بودش که در اون زمان به دستور حضرت، اجنه و بادها این تخت رو در چشم بهم زدنی حاضر می کنن!

اینجوری بود که ملکه سبا به یگانگی و قدرت خدا ایمان میاره و یکتا پرستی پیشه می کنه. در کنار تمام این موارد معجزه های دیگری هم از سمت حضرت سلیمان به سبا نشون داده شد تا ملکه با ایمان بیشتر و کامل تری به سرزمینش برگرده و آئین مملکت خودش را یکتا پرستی تصویب کنه!

منبع: https://fa.wikishia.net