یکسال پس از بنیان گذاری سازمان ملل متحد طبق ماده ۲۷ پیشنهاد شد که قطعنامهها تنها با رأی مثبت ۹ عضو از ۱۵ عضو قابل تصویب هستند بنابراین اعضای دائمی می توانند با رای مخالف هر قطعنامه ای را مسدود کنند. این به عنوان "حق وتو" شناخته می شود، اگرچه کلمه "وتو" در هیچ کجای منشور سازمان ملل وجود ندارد.
برای اولین بار حق وتو توسط نویسندگان منشور معرفی شد تا اطمینان حاصل شود که فاتحان جنگ جهانی دوم با یک صدای واحد در مورد مسائل جنگ و صلح صحبت می کنند و به هر یک از آنها ابزاری برای جلوگیری از هر قطعنامه ای که انتخاب می کنند ارائه نماید. نویسندگان منشور تصور میکردند که برندهها در کل، مایل به توافق بر سر اقدام مناسب هستند اما به زودی پس از پایان جنگ جهانی دوم مشخص شد که چنین چیزی وجود ندارد.
در جریان رویارویی شرق و غرب، حق وتو نقش نسبتاً منفی ایفا کرد و انتقاد از این ماده منشور انتقادی که تا امروز ادامه دارد کاملاً موجه بود. با این حال، از زمان پایان جنگ سرد، حق وتو فقط به طور محدود استفاده شده است اما این بدان معنا نیست که بی ربط شده است. آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد این است که اعضای دائم تهدید می کنند، کم و بیش به صورت نامحسوس، از حق وتو استفاده می کنند تا اطمینان حاصل شود که قطعنامه های شورای امنیت مطابق با خواسته های آنها تنظیم می شود یا اصلاً از به رأی گذاشتن آنها جلوگیری می کنند.
از زمان تأسیس سازمان ملل متحد، اعضای دائمی از حق وتوی خود استفاده کرده اند. موارد استفاده از آن را می توان به طرق مختلف برشمرد. به عنوان مثال، اگر چندین عضو دائمی به یک پیش نویس قطعنامه رای منفی دهند، این می تواند به عنوان یک وتو واحد یا چندین مورد محاسبه شود. حق وتو همچنین علیه پاراگراف های منفرد در قطعنامه ها یا علیه پیوست های خاص استفاده شده است.
منبع: همشهری آنلاین/ ایرانیکا/