آلن ماتیسون تورینگ یا تیورینگ (به انگلیسی: Alan Mathison Turing) (۲۳ ژوئن ۱۹۱۲ – ۷ژوئن ۱۹۵۴) ریاضیدان، دانشمند رایانه، منطقدان، فیلسوف، زیست-ریاضیدان و رمزنگار انگلیسی بود.
تورینگ بهعنوان پدر علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی شناخته شده و مهمترین جایزهٔ علمی رایانه به افتخار وی جایزهٔ تورینگ نام گرفتهاست. او دارای نشان ویژهٔ سلطنتی انگلستان و نیز عضو پیوستهٔ کالج سلطنتی بود.
تورینگ به کمک ماشین تورینگ فرمولاسیون مؤثری برای روش الگوریتم و محاسبه تهیه کرد؛ با کمک آزمایش تورینگ، سهم مؤثر و محرکی در زمینهٔ هوش مصنوعی ارائه کرد:
آیا میتوان روزی گفت: «ماشین هوشیار است و میتواند فکر کند؟»
او سپس در آزمایشگاه ملی فیزیک در انگلستان مشغول به کار شد و یکی از طرحهای اولیه برنامه ذخیره شده کامپیوتر را ارائه کرد؛ هرچند که در واقع ساخته نشد. در ۱۹۴۸ به دانشگاه منچستر رفت تا روی «منچستر مارک ۱» کار کند که به عنوان اولین کامپیوتر حقیقی دنیا شناخته شد.
در طول جنگ جهانی، تورینگ در بلچلی پارک (مرکز کد شکنی انگلستان) مشغول و برای مدتی مسئول بخش مربوط به تحلیل نوشتههای رمزی نیروی دریایی آلمان بود. او چند روش برای شکستن رمزهای آلمانها ابداع کرد؛ از جمله روش ماشینی الکترومکانیکی که میتوانست ویژگیهای ماشین انیگما را پیدا کند.
در سال ۱۹۵۰ در مقالهای معیاری برای تعیین میزان هوشمندی رایانه پیشنهاد کرد که پس از آن به آزمایش تورینگ معروف شد:
سزاوارترین معیار برای هوشمند شمردن یک ماشین، اینست که آن ماشین بتواند انسانی را توسط یک پایانه «تله تایپ» به گونهای بفریبد که آن فرد متقاعد گردد با یک انسان روبروست. تا به حال هیچ برنامهای قادر به موفقیت در این آزمون نگردیدهاست. او با معرفی ماشین تورینگ، یک مدل ریاضی برای تحلیل تواناییهای ذاتی الگوریتمها بنیان گذاشت. به همین دلیل ماشین تورینگ یکی از عناصر اصلی در نظریه محاسبات و نظریه پیچیدگی محاسباتی است. در ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۹ بانک مرکزی انگلیس اعلام کرد که تصویر تورینگ تا پایان سال ۲۰۲۱ بر روی اسکناسهای پنجاه پوندی نقش خواهد بست.
کودکی و جوانی
پدر تورینگ، ژولیوس ماتیسون تورینگ، عضو مأمورین شهری هند بود. ژولیوس و همسرش سارا (۱۹۷۶–۱۸۸۱، دختر ادوارد والتر ستونی، مهندس ارشد راهآهن مَدرَس) میخواستند فرزندشان آلن در انگلستان بزرگ شود، به همین دلیل به لندن بزرگ بازگشتند، جایی که آلن تورینگ در ۲۳ ژون ۱۹۱۲ به دنیا آمد، امروزه به عنوان هتل کولونید شناخته میشود. او یک برادر بزرگتر به نام جان داشت. در طول دوران کودکی تورینگ والدین او بین انگلیس و هند در سفر بودند و فرزندان خود را نزد دوستان خود در انگلیس میگذاشتند.
از همان اوان کودکی علائم نبوغ در وی هویدا بود. والدینش او رادر سن شش سالگی در مدرسهٔ روزانهٔ سنت مایکل ثبت نام کردند. مدیر مدرسه و معلمین او بسیار زود به نبوغ وی پی بردند. در ۱۹۲۶، در ۱۴ سالگی، او به مدرسهٔ شربورن در دورست رفت. روز اول او در ترم جدید با «اعتصاب عمومی» در انگلستان همزمان شد، اما او چنان مصمم بود که در اولین روز حضور داشته باشد که به تنهایی ۹۷ کیلومتر (۶۰ مایل) از ساوتهمتون تا مدرسه را با دوچرخه طی کرد و شب رادر یک مسافرخانه به سر برد. تمایل ذاتی تورینگ به سمت ریاضی و علم برای او احترامی نزد برخی استادان شربورن که مدرسهای معروف و پرهزینهٔ دولتی بود کسب نکرد، چراکه تأکید بیشتر آنها روی مسایل و مباحث کلاسیک بود. مدیر مدرسه برای والدین تورینگ نوشت: «امیدوارم او بین دو مدرسه افت نکند. اگر میخواهد در یک مدرسهٔ دولتی بماند، باید تلاش کند که فردی تحصیل کرده شود و اگر میخواهد صرفاً یک دانشمند شود، وقت خود را در یک مدرسهٔ دولتی تلف میکند.» با این حال، تورینگ توانایی خود را در زمینههای مورد علاقهٔ خود به نمایش میگذاشت، با حل مسایل پیچیده در ۱۹۲۷ بدون اینکه حتی حساب دیفرانسیل مقدماتی خوانده باشد. در ۱۹۲۸، در ۱۶ سالگی تورینگ با کار آلبرت اینشتین مواجه شد، نه تنها آن را بهطور کامل فهمید بلکه شک اَینشتَین در قانونهای حرکت نیوتن را از روی متنی که هرگز این موضوع را آشکار نکرده بود، پیشبینی کرد. امیدها و تلاشهای تورینگ با دوستی نزدیکی که با دانشجوی بزرگتر، کریستوفر مورکوم، ایجاد کرد افزایش یافت. مورکوم ناگهان چند هفته پس از آغاز آخرین ترم در شربورن، به دلیل سل گاوی از دنیا رفت. ایمان مذهبی تورینگ از بین رفت. او پذیرفت که هر پدیدهای شامل کار مغز انسان باید مادی باشد.
فرهنگ عامه
سینما
فیلم بازی تقلید (۲۰۱۴) به کارگردانی مورتن تیلدام و بازی بندیکت کامبربچ در نقش تورینگ و کیرا نایتلی در نقش جوآن کلارک (همکار و نامزد سابق تورینگ)، در مورد چگونگی شکستن رمز ماشین انیگما در بلِچلی پارک است. این فیلم توانست عنوان «بهترین فیلم به انتخاب مردم» در جشنواره فیلم تورنتو را به دست آورد. مورتن تیلدام در پیامی به دست آوردن این جایزه را «افتخاری شگفتآور» توصیف کرد. بازی تقلید با استقبال بسیار خوب منتقدان و تماشاگران رو به رو شد و به عنوان یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۱۴ شناخته شد. گفتنی است این اثر در هشتاد و هفتمین دوره جوایز اسکار نیز در هشت رشته نامزد شد که در نهایت تنها موفق شد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را برای گراهام مور به ارمغان بیاورد.
کتاب
کتاب آلن تورینگ: انیگما (۱۹۹۲) نوشتهٔ ادرو هودگز به زندگی تورینگ میپردازد.
دانشگاه و کار وی در شمارشپذیری
تمایل و تلاش تورینگ در ریاضیات و علوم کامپیوتر باعث شد نسبت به کار کلاسیک دانشگاه کم توجهی کند و در نتیجه موفق به دریافت بورسیهٔ تحصیلی ترینیتی کالج، کمبریج نشود، و به دانشگاه دیگری که انتخاب دومش بود کینگس کالج، کمبریج برود. او در سالهای ۱۹۳۱–۱۹۳۴ درآنجا مشغول به تحصیل بود و در سال ۱۹۳۵ به خاطر مقالهٔ خود در رابطه با قضیهٔ محدودیت مرکزی به عنوان عضو آنجا انتخاب شد. در مقالهٔ به یاد ماندنی «دربارهٔ اعداد شمارا، با استفاده از انسکیدانس پرابلم» (۲۸می۱۹۳۶) تورینگ فرمول بندیهای سال ۱۹۳۱ کرت گودل را دربارهٔ محدودیتهای اثبات و محاسبات تجدید کرد و زبان ریاضی محور گودل را با چیزی که امروزه ماشین تورینگ نامیده میشود جایگزین کرد. او ثابت کرد که چنین ماشینی میتواند هر مسئلهٔ ریاضی ممکن که میشود به صورت الگوریتم بیان شود را حل کرد، حتی اگر هیچ ماشین تورینگ واقعی به دلیل سرعت کم آن نسبت به جایگزینهای مناسب آن کاربرد عملی نداشته باشد. تا امروز ماشینهای تورینگ موضوع اصلی تحقیقات در تئوری محاسبات بودهاند. او برای اثبات این که «انسکیدانس پرابلم» هیچ حلی ندارد، ابتدا نشان داد که هالتینگ پرابلم برای ماشین تورینگ قابل حل نیست: مشخص نیست که ماشین تورینگ در چه زمانی متوقف میشود. به دلیل انتشار اثبات او پس از اثبات معادل آلونزو چرچ در جبر لاندا، کار او قابل درک و پذیرفتنی است. همچنین مفهوم «ماشین جامع (تورینگ)» و این ایده که چنین ماشینی میتواند کار هر ماشین دیگر را انجام دهد، کاملاً بدیع است. این مقاله همچنین اعداد تعریفپذیر را نیز معرفی میکند.
بیشتر سالهای ۱۹۳۸ و ۱۹۳۷ را در دانشگاه پرینستون، با مطالعه تحت نظر آلونزو چرچ گذراند و موفق شد دکترای خود را در سال ۱۹۳۸ از دانشگاه پرینستون دریافت کند: تز او دربارهٔ محاسبه نسبی بود که ماشینهای تورینگ را به ماشین اوراکل میافزود، که میتوان به کمک آن مسایلی را بررسی کرد که ماشین تورینگ نمیتواند بررسی کند. با بازگشت به کمبریج در سال ۱۹۳۹، او در سخنرانیهای لودویگ ویتگنشتاین دربارهٔ اساس ریاضیات شرکت کرد. جایی که این دو با یکدیگر بحث و مخالفت میکردند و تورینگ از ظاهرگرایی دفاع میکرد و ویتگنشتاین معتقد بود که ریاضیات هیچ حقیقت مطلقی را کشف نمیکند.
تجزیه و تحلیل رمز
در طول جنگ جهانی دوم تورینگ یکی از حاضران اصلی در بلچلی پارک بود تا بتواند رمزهای آلمانها را بشکند. بر اساس کار انجام شده قبل از جنگ در لهستان در تجزیه و تحلیل رمز توسط ماریان رِیـِفسکی، یژی روژیتسکی و هنریک زیگالسکی از کمیتهٔ رمز، او توانست روشهایی برای شکستن ماشین انیگما و لورنز اس زد ۴۲/۴۰ (وسیلهای که انگلیسها تونی مینامیدند) پیدا کند، و در آن زمان رئیس هات ۸، بخشی که وظیفه داشت کدهای نیروی دریایی آلمانها را بشکند، بود. از ۱۹۳۸ تورینگ برای مرکز کد و رمز دولت مشغول به کار بود، (سازمان کد شکنی انگلیس). او روی مسئلهٔ ماشین انیگما آلمانها کار میکرد و با دیلی ناکس (کد شکن رده بالای سازمان) همکاری میکرد. در روز ۴ سپتامبر ۱۹۳۹، یک روز پس از آنکه انگلیس جنگ علیه آلمان را اعلام کرد، تورینگ بلچلی پارک را به عنوان مرکز جنگی سازمان گزارش کرد.
در هفتههای ورود به بلچلی پارک، تورینگ ماشینی الکترو مکانیکی طراحی کرده بود که میتوانست انیگما را سریع تر از بامبای سال ۱۹۳۲ کد شکنی کند. به دلیل ساخت لهستانی الاصل آن بامبا، بامب نامگذاری شده. بامب با بهسازی که گوردون ولچمن انجام داده بود، تبدیل به یکی از وسایل اصلی و بهطور عمده مکانیزهٔ هجوم به پیامهای توسط انیگما محافظت شدهٔ آلمانها گردید جک گود، رمزشکنی که در آن زمان در بلچلی پارک مشغول به کار بود، بعدها گفت: بزرگترین سهم تورینگ، به عقیدهٔ من، نقش او در ساخت بامب بود، ماشین رمز شکن. او ایدهای قابل استفاده داشت، در واقع قضیهای در منطق که به نظر افراد تعلیم ندیده بیشتر پوچ است، اینکه از تناقض، میتوان هر چیزی را نتیجه گرفت.
بامب دنبال تنظیمات احتمالاً درستی میگشت که در یک پیام انیگما میتوانست به کار رودو از یک کریب مناسب استفاده میکرد: بخشی از یک کد احتمالی پیام اولیه. برای هر تنظیم احتمالی روتور (که حالاتی در مرتبهٔ ۱۹ داشت، یا مرتبهٔ ۲۲ برای زیر دریاییها که در نهایت چهار روتور داشت، در مقایسه با انیگمای معمولی که سه روتور داشت). بامب بر اساس کریب، یک سری استقراهای منطقی بکار میبرد که به صورت الکتریکی انجام میشد. بامب هنگامی که تناقض رخ میداد آشکار میکرد، آن تنظیم را حذف میکرد و سراغ بعدی میرفت، اغلب تنظیمات به تناقض میرسید و حذف میشد، که تعداد معدودی را برای بررسی دقیق تر باقی میگذاشت.
بامب تورینگ برای اولین با در ۱۸ مارس ۱۹۴۰ نصب شد. بیشتر از دویست بامب تا پایان جنگ جهانی مورد استفاده قرار گرفتند.
هات ۸ و انیگمای نیروی دریایی
در دسامبر ۱۹۴۰، تورینگ سیستم نشانگر انیگمای نیروی دریایی را کشف کرد، که از نظر ریاضیات بسیار پیچیدهتر از انیگمای سایر نیروها بود. تورینگ همچنین تکنیک محاسباتی «بانبوریسموس» را نیز ابداع کرد که برای کمک به کدشکنی انیگمای نیروی دریایی کاربرد داشت. بانبوریسموس روتورهای خاصی از انیگما را حذف میکرد تا سرعت بامب را افزایش دهد. در بهار ۱۹۴۱ تورینگ از همکار خود درهات ۸ جوان کلارک خواستگاری کرد، با این حال قرار ازدواج آنها با توافق طرفین در تابستان شکسته شد. در ژوئیه ۱۹۴۲تورینگ تکنیک جدیدی را با نام تورینگگری یا تورینگگسموس برای کدشکنی کد لورنز که در ماشین رمز جدید آلمانها «گِ هایْم شِرایْبِر (نویسندهٔ پنهان)» به کار برده میشد، ابداع کرد. او همچنین گروه «فیش (ماهی)» را به تامی فلاورز معرفی کرد، که زیر نظر ماکس نیومن به دنبال ساخت کامپیوتر کلوسوس، اولین کامپیوتر دیجیتال قابل برنامهریزی جهان رفت، که جایگزین ماشینهای سادهتر گذشته (شامل هیت رابینسون) گردید، که سرعت عالی آن اجازه میداد که تکنیک «بروت-فورس» کدهایی که روزانه تغییر میکردند را بررسی کند. تصور غلط رایج است که تورینگ یکی از کلیدهای اصلی ساخت کامپیوتر کلوسوس بود، که اینگونه نیست.
تورینگ در نوامبر ۱۹۴۲ به ایالات متحده رفت و با انیگمای نیروی دریایی و تحلیل رمز نیروی دریایی آمریکا و ساخت بامب در واشینگتن کار کرد. او همچنین به «آزمایشگاه بل» در ساخت وسایل امن صحبت، کمک کرد. او در مارس ۱۹۴۳ به بلچلی پارک بازگشت. در غیاب او «هاف الکساندر» ریاست هات ۸ را به عهده گرفته بود، با توجه به علاقهٔ کم تورینگ برای پیگیری مسائل روزانهٔ مرکز، او به عنوان مشاور مشغول به کار شد. در اواخر جنگ در حالی که الکترونیک میآموخت، به کمک مهندس «دونالد بیلی»، طراحی ماشین «دلایلا» را برای برقراری تماسهای مطمئن انجام داد، که برای کارهای مختلفی تولید شده بود، اما عدم توانایی برقراری مکالمات دوربرد، و تکمیل دیرهنگام آن باعث شد تا در جنگ مورد استفاده قرار نگیرد. علیرغم اینکه تورینگ قسمتی از سخنرانی چرچیل را رسماً کدگذاری و کدگشایی کرد، دستگاه مورد استفاده قرار نگرفت. در ۱۹۴۵، تورینگ بخاطر خدمات ارزندهاش در جنگ، نشان امپراتوری بریتانیا را دریافت کرد، با این حال کار او تا مدتها سری بود. زندگینامهٔ وی که مدت کوتاهی پس از مرگش در «رویال سوسایتی» چاپ شد: سه مقالهٔ قابل ملاحظه که در سه زمینهٔ مختلف ریاضی قبل از جنگ نوشته شده، کیفیت کاری را که اگر او در زمان بحرانی بر روی یک موضوع مشخص انجام میداد، بیان میکند. برای کارش در سازمان خارجه، نشان امپراتوری بریتانیا را دریافت کرد.
کامپیوترهای اولیه و آزمون تورینگ
از ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۷ او در آزمایشگاه ملی فیزیک کار میکرد و بر روی طراحی موتور محاسبهٔ خودکار کار میکرد. او در ۱۹ فوریه ۱۹۴۶ مقالهای ارائه کرد که اولین طرح کامپیوتر برنامهدار در انگلستان بود. با وجود موفقیت وی در این طرح، در شروع پروژه تأخیر بهوجود آمد و او علاقهٔ خود را برای ادامهٔ کار از دست داد. در اواخر ۱۹۴۷ به کمبریج بازگشت. در زمانی که او در کمبریج بود، پروژهٔ سابقش در غیاب او کامل شد و اولین برنامهٔ خود را در ۱۰ می ۱۹۵۰ اجرا کرد. در ۱۹۴۸او با دپارتمان ریاضی و آزمایشگاه محاسبات دانشگاه منچستر همکاری کرد و روی نرمافزار یکی از اولین کامپیوترهای جهان «منچستر مارک ۱» کارکرد. دراین زمان او کارهای تجریدی (ابسترکت) را ادامه داد و مسئلهٔ هوش مصنوعی و آزمونی را که امروزه آزمون تورینگ نامیده میشود برای اسناد تفکر به ماشینها در سال ۱۹۵۰ در مقالهای مطرح نمود. تورینگ مقالهاش را با این سؤال شروع میکند که «آیا ماشینها میتوانند فکر کنند؟». او میگوید که برای پاسخ دادن به این سؤال باید اول تعریف مشخصی از تفکر و ماشین داشتیم. ماشین در این مقاله یعنی تحقق فیزیکی ماشینهای محاسباتی خودکار (چیزهای شبیه رایانههای رقمی امروزی). تورینگ میگوید صحبت از تعریف تفکر کاری عبث است و بنابراین پیشنهاد میدهد سؤال اصلی مقاله یعنی «آیا ماشینها میتوانند فکر کنند؟» با سؤال دیگری جایگزین شود: «آیا ماشینها میتوانند از بازی تقلید سربلند بیرون آیند؟»
بازی تقلید بازیای است که با سه شرکتکننده انجام میشود: یک مرد، یک زن و نفر سومی که میتواند مرد یا زن باشد و تورینگ از او به عنوان بازجو یاد میکند.
خصوصیات فیزیکی مرد و زن شرکتکننده از دسترس باز جو پنهان است و او تنها میتواند پرسشهایی را از آنها بپرسد و پاسخ آنها را دریافت کند. البته بین دو شرکتکننده دیگر هم تفکیک برقرار است و آنها از سوالات و جوابهای بازجو با دیگری خبر ندارند. هدف بازی برای بازجو تشخیص جنسیت دو شرکتکننده است. یکی از شرکت کنندگان (مثلاً زن شرکتکننده) سعی میکند او را در این مورد به اشتباه بیندازد (یعنی وانمود کند که مرد است) و شرکتکننده دیگر سعی دارد به بازجو در این تشخیص کمک کند. این میشود بازی تقلید. حالا پیشنهاد تورینگ این است که اگر شرکتکنندهای که میخواهد بازجو را فریب دهد با یک رایانهٔ رقمی جایگزین شود و وظیفهاش را به گونهای انجام دهد که بازجو (به اشتباه) به او جنسیت فرد دیگر را نسبت دهد این رایانه از بازی تقلید سربلند بیرون میآید و اسناد هوشمندی به آن موجه است. البته در ادبیات فلسفی امروز مسئله از صرف تقلید جنسیت مخالف دیگر شرکتکننده به تقلید انسان بودن مبدل شدهاست. بهطور خلاصه گفته میشود مطابق آزمون تورینگ برای اسناد هوشمندی اگر بازجوی انسانی نتواند دست رایانهای را که با آن در مکالمه است رو کند و به اشتباه تشخیص دهد که این ماشین انسان است باید گفت این ماشین هوشمند است. تورینگ حدس زدهاست که در فاصلهای حدود ۵۰ سال یعنی ابتدای هزاره جدید ماشینهایی پیدا شوند که آزمون تورینگ را با موفقیت پشت سر بگذارند. در ۱۹۴۸ تورینگ به همراه «دی جی چمپرنون» شروع به نوشتن برنامهٔ شطرنج کرد که تا آن زمان وجود نداشت. در ۱۹۵۲، به دلیل نبود کامپیوتری به اندازهٔ کافی قوی تورینگ کامپیوتر را شبیهسازی کرد، که برای هر حرکت نیم ساعت زمان نیاز داشت. برنامه در مقابل «الیک گلنی» همکار تورینگ شکست خورد، اما گفته میشود که در مقابل همسر چمپرنون موفق بود.
فرم الگو و زیستشناسی ریاضیاتی
تورینگ از سال ۱۹۵۲ تا زمان مرگش در سال ۱۹۵۴ روی زیستشناسی ریاضیاتی کار کرد، به ویژه مورفوجنسیس. او در ۱۹۵۲ یک مقاله با موضوع «اساس شیمیایی مورفوجنسیس»منتشر کرد.
علاقه اصلی او فهمیدن «الگوی فیبوناچی» بود، وجود اعداد فیبوناچی در ساختار گیاهان. او «معادلات عکس العمل-انتشار» را به کار برد که امروزه موضوع اصلی فرم الگو است. مقالات بعدی وی تا سال ۱۹۹۲ چاپ نشد.
مرگ
در سال ۱۹۵۲ به صورت اتفاقی همجنسگرایی وی کشف شد. در آن سالها همجنسگرایی در بریتانیا جرم و بیماری روانی شناخته میشد. در دادگاه طبق قانون مخیر شد بین زندان و اختگی شیمیایی (Chemical castration) یکی را انتخاب کند که وی دومی را انتخاب کرد. به دنبال این حادثه تمام تضمینهای حفاظتی که وی داشت، لغو شد و از ادامهٔ کار وی بر روی پروژههای رمزنگاری ممانعت به عمل آمد. تزریق مواد شیمیایی برای یک سال ادامه یافت و عوارض جنبی بسیاری از جمله رویش پستانها برجای گذاشت. گفته میشود که این دورهٔ درمانی، در ابتلای آلن تورینگ به افسردگی شدید نیز مؤثر بود و همین مشکل روانی بود که سرانجام به خودکشی او در ژوئن سال ۱۹۵۴ منجر شد. در ۸ ژوئن ۱۹۵۴ کارگر خانه جسد او را پیدا کرد. روز قبل، او در اثر سم سیانید جان سپرده بود؛ ظاهراً، به خاطر سیب نیمخوردهٔ سیانیدی که در کنار تختش بود. بسیاری بر این باورند که مرگ او عمدی بودهاست اما مادر او اعتقاد داشت که مرگ او حادثهای بودهاست که به علّت بیدقتیش در نگهداری از مواد شیمیایی رخ دادهاست. کالبدگشایی علت مرگ را مسمومیت با سیانور یافت و پلیس مرگ را خودکشی اعلام کرد.
قدردانی پس از مرگ
از سال ۱۹۶۶، انجمن دستگاه محاسباتی جایزهٔ تورینگ را بهصورت سالانه به کسی میدهد که سهم درخوری در جامعهٔ محاسباتی دارد. این جایزه بهطور گسترده بهعنوان نوبل دنیای محاسبات شناخته میشود. یادبودهای بسیاری از تورینگ در منچستر ساخته شده، شهری که او تا پایان عمر در آنجا مشغول بهکار بود. در سال ۱۹۹۴ خیابان بزرگی بهنام وی در منچستر نامگذاری شد. مجسمهٔ یادبود آلن تورینگ در سکویل پارک در ۲۳ جون ۲۰۰۱ در منچستر رونمایی شد. در سکویل پارک در نزدیکی دانشگاه منچستر جشن زندگی او در ۵ ژوئن ۲۰۰۴ برگزار شد و در تابستان آن سال مؤسسهٔ آلن تورینگ شروع بهکار کرد. ساختمان شامل دانشکدهٔ ریاضی، مؤسسهٔ علم فوتون و «مرکز جودرل بانک» اخترفیزیک ساختمان آلن تورینگ نامگذاری شدهاست. در ۲۳ ژوئن ۱۹۹۸، که میتوانست هشتاد و ششمین سال تولدش باشد، «اندرو هودجس» زندگینامهنویس او، پلاک آبی خانهٔ دوران کودکی وی در "وارینگتون کرسنت لندن (هتل کولونید کنونی) را رونمایی کرد. به یاد پنجاهمین سالگرد مرگ او پلاکی در ۷ ژوئن ۲۰۰۴ در محل زندگی سابقش در ویلمسلو رونمایی شد. بهدلیل موفقیتهایش در رشتهٔ کامپیوتر دانشگاههای زیادی یادمانهایی از او ایجاد کردهاند، مجسمهٔ برنزی تورینگ در دانشگاه سوری که یادآور پنجاهمین سالمرگ وی است، او را در حال حمل کتابهایش در محوطهٔ دانشگاه به تصویر میکشد. دانشگاههای لوسآندس در بوگوتا، دانشگاه پلیتکنیک پورتوریکوهر یک آزمایشگاهی بهنام وی دارند، دانشگاه تکزاس در آستین برنامهای با نام «تورینگ سکالرز» دارد. دانشگاه بیلگی استانبول سالانه کنفراسی به یاد وی برگزار میکند که روزهای تورینگ نامیده میشود. مجسمهای ۱٫۵ تنی به ابعاد واقعی در بلچلی پارک در ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ رو نمایی شد، که «استیفن کتل» آن را به دستور میلیاردر «سیدنی فرانک» ساخت. در سال ۲۰۱۲ به مناسبت یکصدمین سال تولد تورینگ مراسم و کنفرانسهای مختلفی در نقاط مختلف جهان و شهرهای مختلف انگلستان برگزار شد. در ۳ تیر ۱۳۹۱در مؤسسهٔ پژوهشی حکمت و فلسفهٔ ایران نشست یکروزهای با عنوان ذهن، منطق و محاسبه به این مناسبت برگزار شد.
عذرخواهی دولت انگلستان و عفو ۶۰ سال پس از مرگ
در سال ۲۰۰۹، گردآوری امضا برای درخواست بخشودگی آلن تورینگ که در سال ۱۹۵۲ به جرم همجنسگرایی محکوم شده بود در بریتانیا آغاز شد. گوردون براون، نخستوزیر وقت، از سوی دولت، از نحوهٔ برخورد با تورینگ ابراز تأسف کرد اما گردآورندگان امضا، بر عفو رسمی او اصرار ورزیدند و طی چند سال بعد، توانستند چند هزار امضا در حمایت از خواست خود جمع کنند. در تابستان سال ۲۰۱۲، طرح عفو آلن تورینگ در مجلس اعیان به جریان افتاد و همزمان، شماری از شخصیتهای علمی بریتانیا، در نامهای به دیوید کامرون، نخستوزیر، خواستار حمایت دولت از این طرح شدند. این طرح در ماه اکتبر سال ۲۰۱۳ در مجلس اعیان تصویب شد و پس از تصویب در مجلس عوام، روز ۲۴ دسامبر ۲۰۱۳ با عنوان مصوبهٔ برخورداری آلن تورینگ از عفو سلطنتی، توشیح و با امضای ملکهٔ انگلستان به قانون تبدیل شد.
جایزهٔ تورینگ
جایزهٔ تورینگ به افتخار او نامگذاری شدهاست. جایزهٔ تورینگ معتبرترین جایزه در علم رایانه است که هر سال از سوی «انجمن ماشینهای حسابگر» (ACM) اعطا میشود.