هرکول (/ˈhɜːrkjʊˌliːz/, US: /-kjə-/) در اساطیر روم معادل نام رومی پهلوان ایزدگونه یونانی هراکلس، پسر پادشاه خدایان ژوپیتر و زنی فانی به نام آلکمنه است. در اساطیر کلاسیک، هرکول برای داشتن قدرت شگفتانگیز و ماجراجوییهای گسترده خود شهرت داشت، که یک چرخه از شناختهشدهترین این ماجراها تحت اثر برجسته«دوازدهخان هرکول» معروف است.
رومیان شمایلنگاری و اسطورههای این پهلوان یونانی را بهمنظور هنر و ادبیات خود با نام هرکول اقتباس کردند. در پیشینه هنر غرب و ادبیات متأخر و همچنین فرهنگ عامّه، هرکول بیشتر از هراکلس به عنوان نام این پهلوان مورد استفاده قرار میگیرد. هرکول شخصیتی چند وجهی با صفات متناقضی دارد، که از این رو به نویسندگان و هنرمندان این امکان را داد تا چگونگی نمایش وی را انتخاب کنند.
دوازدهخوان هرکول (به یونانی: δωδέκαθλον, dodekathlon)، مأموریتهایی بودند که هرکول، نامآورترین قهرمان در اساطیر یونانی، برای کفاره گناه خود (قتل همسر و فرزندان)، با موفقیت به انجام رساند. داستانهای مجزای هر کدام از این خوانها، بعدها به صورت یک داستان یکپارچه درآمدهاست. طبق عقیده یونانیان، گردآوری و روایت یکپارچه داستان این خوانها، منتسب به پیساندر، شاعر حماسهسرای یونانی، در حدود ۶۰۰ سال پیش از میلاد مسیح میباشد.
هرکول که توسط نامادری و دشمن دیرینهاش، هرا، دچار جنون شده بود، همسر خود مگارا و پسران خود را به قتل رساند. او پس از آن که جنونش فروکش کرد، متوجه عمل خود شده و به شدت احساس پشیمانی نمود. هرکول توسط تسپیوس، پادشاه یونانی، از گناه قتل، مبری گشت. سپس برای یافتن راهی برای توبه و دادن کفاره گناهش، رهسپار دلفی شد. در آنجا، پیشگوی آپولو به او پیشنهاد کرد که در تایرینس اقامت کرده و به پادشاه ائوروستئوس که پسرعموی خود هرکول بود، به مدت دوازده سال خدمت کند. هرکول که خدمت کردن برای کسی مانند ائوروستئوس را خفتآور میدانست، از ترس پدرش زئوس، به آن پیشنهاد تن داد. ائوروستئوس، ابتدا هرکول را مأمور انجام ده خوان کرد ولی دو خوان مار هیدرا و اصطبلهای آوگیاس را به دلیل آن که هرکول از کمک دیگران استفاده کرد و بخاطر کارش، دستمزد دریافت کرد، به حساب نیاورد و به ناچار، هرکول دو خوان اضافی (سیبهای طلایی باغ هسپریدس و اسیر کردن سربروس) را انجام داد و تعداد خوانها را به دوازده رساند.
خوان های هرکول
سرگذشت هرکول در مسیر خوانهای دوازدهگانه، به صورت یکجا و یکپارچه روایت نشده بلکه با استفاده از منابع مختلف، گردآوری شدهاست. راک و استیپل، نویسندگان کتاب «جهان اسطورههای قدیم»، معتقدند روش واحدی برای تفسیر داستان خوانها، وجود ندارد. با این حال، مشخص است که شش خوان در پلوپونز (شبه جزیرهای در جنوب یونان) اتفاق افتاده و با احیای مجدد المپیا، به اوج خود رسیدهاند. شش خوان دیگر، در نقاطی دورتر رخ دادهاند. مسیر داستان خوانها، از الگوی یکسانی پیروی میکند. در هر خوان، هرکول مأمور کشتن یا اسیر کردن یا به چنگ آوردن جانور یا گیاهی افسانهای میشد. طبق ادعای راک و استیپل، مکانهایی که خوانها در آنجا رخ دادند، همگی قبلاً از اقامتگاههای هرا و دروازههای ورود به جهان ارواح و مردگان بودند. در معبد زئوس در المپیا، میتوان خوانهای هرکول را در کتیبههای معبد، به صورت نقش برجسته، مشاهده کرد.
هرکول در مسیر خوانهای دوازدهگانه، تنها نبوده و گاهی توسط یک جوان و گاهی توسط افراد دیگر از جمله یولائوس، برادرزاده خود، همراهی میشد. در ابتدا هرکول، مأمور انجام ده خوان شد اما همراهی و کمک این افراد موجب شد که او مجبور به انجام دادن دو خوان دیگر شود. ائوروستئوس، خوان هیدرا و اصطبلهای آوگیاس را نپذیرفت. چون در اولی، هرکول از کمک یولائوس بهره گرفت و در دومی بخاطر انجام دادن مأموریتش، دستمزد دریافت کرد و از رودخانه برای تمیز کردن اصطبلهای آوگیاس، استفاده کرد. هرکول، در خوانهای متعددی، با فرزندان دو هیولای افسانهای، تایفونو اکیدنا، مواجه گردید و آنها را از پای درآورد.
بر اساس بیبلیوتکا، کتاب سه بخشی محتوی افسانهها و اسطورههای یونان باستان، خوانهای هرکول، به ترتیب زیر میباشند:
کشتن شیر نیمیایی
کشتن مار نُه سر هیدرا
اسیر کردن غزال کرینیا
اسیر کردن گراز اریمانتوس
تمیز کردن اصطبل آوگیاس
کشتن پرندگان استومفالوسی
اسیر کردن گاو کریت
دزدیدن مادیانهای دیومدس
بدست آوردن کمربند هیپولیت
بدست آوردن گله گاوهای گروئون
دزدیدن سیبهای باغ هسپریدس
اسیر کردن سگ سه سر سربروس
www.JADVALKATIBEH.com