راهنما
1401/02/01
بررسی آن باعث رشد کل جامعه میشود

در طول تاریخ نیمی از جامعه بشری را زنان تشکیل دادند و میکنند. چه بسیار زنانی که در به ثمر رساندن دستاوردهای بشری نقشی آشکار داشتند. بررسی «زندگی زنان نامدار»، در شکوفایی هر چه بیشتر جوامع نقش بسیار مهم و پررنگی دارد.

زنان در ایران در طول تاریخ نقش‌های زیادی داشته و از بسیاری جهات در جامعه ایران نقش داشته‌اند. از نظر تاریخی، این سنت ادامه داشت که زنان در خانه‌های خود باشند تا بتوانند خانه را اداره کنند و فرزندان خود را تربیت کنند. در دوران پهلوی، تغییر شدیدی در جداسازی زنان ایجاد شد: کشف حجاب، حق رأی، حق تحصیل، حقوق برابر برای زن و مرد و حق داشتن مناصب عمومی. زنان از شرکت کنندگان فعال در انقلاب اسلامی بودند. قانون اساسی ایران که پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ تصویب شد، برابر ماده ۲۰، برابری زن و مرد را اعلام می‌کند، در حالی که قانون حقوقی پیروی از قوانین شریعت را الزامی می‌کند. طبق شرع، زنان نیمی از آنچه را که مرد می‌خواهد به ارث می‌برند و غرامت مرگ زن نیز نصف مردان است. اما ماده ۲۱ قانون اساسی و همچنین چند قانون تصویب شده در مجلس برخی مزایا را به زنان می‌دهد. زنان مجاز به رانندگی، اداره امور عمومی و حضور در دانشگاه هستند. عدم استفاده از حجاب در مجامع عمومی مجازات قانونی دارد و هنگام حضور در جمع، تمام موها و پوست به جز صورت و دست‌ها باید پوشانده شود.

 جایگاه و نقش بانوان در ایران باستان

خانه‌های انسان‌های آغازینی که در ایران زندگی می‌کردند، حفره‌هایی بودند که حفر می‌کردند. در این زندگی، وظیفهٔ خاصی به عهدهٔ زن بود؛ او جز این که نگهبان آتش و مخترع سفال بود، باید چوب دستی به دست می‌گرفت و در کوه‌های اطراف به دنبال ریشه‌های خوراکی می‌رفت. شناسایی این گیاهان و تشخیص این که در چه فصلی از سال رویش دارند خود باعث شد آن‌ها در زمینه‌های مختلف پیشرفت کنند و مردان از این قابلیت برخوردار نبودند؛ و این امر بود که عدم تعادل میان مرد و زن را ایجاد کرد و باعث شد این زن باشد که نسبت به مرد برتری داشته‌باشد. زن قبیله را اداره می‌کند و به روحانیت دست پیدا می‌کند «... و زنجیر اتصال خانواده هم توسط زن ایجاد می‌شود.» و این زن بود که ناقل خون قبیله به حساب می‌آمد و همین تصور از زن میان آریایی‌هایی که وارد ایران شدند هم نفوذ پیدا کرد. در گاهان، زن از دو جهت تعریف شده، یکی به عنوان یکی از دو جنس بشر که نقش مهمی هم دارد و دیگری به عنوان گروندهٔ زرتشتی از دوران کهن. زن نقش مهمی در زندگی اجتماعی انسان داشت؛ ایرانیان گمان می‌کردند اگر زن احترام قابل قبولی در جامعه داشته باشد می‌تواند فرزندان شایسته‌ای تربیت کند و به همین خاطر بود که به زن بسیار احترام می‌گذاشتند و البته رهنمودهای زرتشت هم تأثیرگذار بود. ماکس مولر در این مورد می‌گوید: «هیچ ملت کهنه و نوینی نیست که در آن مقام و منزلت زن به ارجمندی مقام و منزلت زنان ایران باستان رسیده باشد.»

ایران باستان

کاوش‌های باستان‌شناسی در شهر سوخته، شهری باستانی در نزدیکی زابل مربوط به دوران ماقبل تاریخ در استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران، نشان داده‌است که زنان در این منطقه طی هزاره چهارم تا هزاره سوم پیش از میلاد از پایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بوده‌اند. از مهرهای کشف شده در گورهای موجود، ۹۰٪ در اختیار زنان بود که بیش از ۶۰٪ از جمعیت را تشکیل می‌دادند. توزیع این مهرها - ابزارهای تجاری و دولتی که نمایانگر کنترل اقتصادی و اداری هستند - نشان داد که این زنان گروه قدرتمندی در جامعه ماقبل تاریخ بوده‌اند.

ویل دورانت موقعیت زنان را در دوران زرتشت اینگونه بازگو می‌کند:

در زمان زرتشت پیغمبر، زنان همانگونه که عادت پیشینیان بود منزلت عالی داشتند، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد می‌کردند. صاحب ملک و زمین بودند… پس از داریوش مقام زن مخصوصاً در میان طبقهٔ ثروتمندان تنزل پیدا کرد…

زنان در شاهنشاهی هخامنشی

در دوران هخامنشیان مرد و زن در کنار یکدیگر کار می‌کرده‌اند، از حقوقی برابر برخوردار بوده‌اند و گاه حتی کارهای سخت تر را به عهده داشته‌اند. امکانات آموزش‌های هنری و مهارت‌های حرفه‌ای، برای زن و مرد یکسان و حقوق آنان برابر بوده‌است.

جایگاه زن

در میان نقش‌برجسته‌های بازمانده از آن دوران، تصویر هیچ زنی مشاهده نمی‌شود.ولی برپایه پژوهشهای خانم هایده ماری کخ و برخلاف ان چنان ک نویسنده یونانی میگوید برپایه سنگ نبشته ها و مهرها و فرتورهای کنده کاری شده زنان در زمان هخامنشیان چندان پوشش سخت و ازاردهنده ای نداشته اند و در کارهای کشورداری دست داشته اند و هرکدام دارایی و سرمایه خود را داشته اند و زنانی همچون اتوسا همسر داریوش بزرگ کاخ و کوشک خود را داشته و سرمایه و پیشکار داشته است و حتی شمار جشنها و مهمانی هایی که آتوسا برگزار کرده است نیز در مهرها و لوح های گلی تخت جمشید نوشته شده است .و پژوهشهای تازه نشان میدهد ک زنان در روزگار هخامنشیان ازادی های ویژه خود را داشته اند.

پیشه زنان

در دوران هخامنشیان مرد و زن در کنار یکدیگر کار می‌کرده‌اند، از حقوقی برابر برخوردار بوده‌اند و گاه حتی کارهای سخت تر را به عهده داشته‌اند. مثلاً گروه‌های بزرگی از زنان کشاورز را می‌بینیم. سنگ سابان معمولاً بیشترشان زن هستند. البته دقیقاً نمی‌توانیم بگوییم که کار این زنان چه بوده‌است. شاید پس از حاضر شدن نگاره‌ها، صیقل نهایی را زن‌ها انجام می‌دادند، زیرا که برای این کار دست‌های ظریف زن‌ها کارآیی بیش تری داشته‌است. در سال ۱۷۰۰ (میلادی) در میان بردگانی که نمایندهٔ امپراتور اتریش در استامبول خریداری و آزاد کرد، زن سنگ تراشی بود از بغداد وجود داشت. بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که قرن‌ها بعد هم هنوز به زن‌هایی بر می‌خوردیم که با سنگ سر و کار داشته‌اند. مسلم است که این کار برای زن‌ها باید دشوار بوده باشد.

پیشهٔ بیشتر زنان لوح‌های تخت جمشید دوخت و دوز و خیاطی بوده‌است. کاری بسیار متنوع، شامل دوخت لباس‌های کاملاً ساده یا لباس‌های پر زرق و برق که پس از دوخت، هنرمندانه سوزن کاری می‌شده‌است. امکانات آموزش‌های هنری و مهارت‌های حرفه‌ای، برای زن و مرد یکسان و حقوق آنان برابر بوده‌است.

تساوی حقوق زن و مرد

دربارهٔ برابری حقوق شواهدی مخصوصاً در زمینه کارهای هنری وظریف داریم و برابری صدها زن دیگر با مردان نیز مسلم است که دربارهٔ شغل شان چیزی نمی‌دانیم. میزان حقوق فقط همین قدر روشن است که به نوع کار و نه انجام دهنده، بستگی داشت. به این ترتیب، در امپراطوری بزرگ دوران داریوش اول با تساوی حقوق زن و مرد سر و کار داریم. البته این راهم باید گفت که زن‌ها علاوه بر کار بیرون، سر و سامان دادن به کارهای روزمرهٔ خانواده را نیز بر عهده داشته‌اند.

پاداش زایمان

زن‌ها با به دنیا آوردن کودک پاداشی به صورت جو و شراب دریافت می‌کردند، که پاداش افزودن رعیتی به رعایای شاه بود و برای پسر آوردن دو برابر دختر محاسبه می‌گردید. پاداش به دنیا آوردن پسر ۲۰ لیتر جو و ۱۰ لیتر شراب یا آب جو بود. تا جایی که لوحه‌ها حکایت می‌کنند، این تنها موردی است که میان زن ومرد فرقی دیده می‌شود.

مرخصی بارداری ظاهراً ۵ ماه بوده‌است. پس از این مدت زن‌ها این امکان را داشته‌اند که کار روزانه را کوتاه کنند تا قادر به برآوردن وظایف خانه‌داری خود نیز باشند. البته کار نیمه وقت حقوق کمتری داشت. نوزادان را در طول کار له‌له‌ها نگهداری می‌کردند. در لوح‌های گلی دیده شده که زنان می‌توانستند به پست‌های بالاتر برسند، مثلاً در کارگاه‌های شاهی همواره سرپرستی و مدیریت با زنان است. در کارگاه‌های خیاطی که بیشتر در اشغال زنان است، گاه مردان زیردست زنان قرار می‌گیرند و حقوق زنان سرپرست بیش از مردان است. حتی در جیره شراب نیز تفاوتی وجود ندارد.

برخی از زنان سرشناس و معروف آن دوران

  • کاساندان

  • پوروچیستا

  • آرینیس

  • آماستریس

  • آمستریس

  • آمیتیس (دختر خشایارشا)

  • کلئوپاترا پونتوس

  • آرتیستون

  • استاتیرای یکم

  • داماسپیا

  • پروشات

  • پارمیس

 شاهنشاهی ساسانی

زنان در دوران ساسانی حقوق بسار بالاتری نسبت به زنان در روم داشته‌اند به عنوان مثال اگر به دختری تجاوز صورت می‌گرفت کشورداری وظیفهٔ دادن ۵۰۰۰ دینار طلا را به آن دختر داشت این مورد حتی فراتر از قانون‌های حمورابی است؛ و همچنین زنان مشخصا توانایی گرفتن ارثیه برابر مرد، طلاق، مهریه مشخص را داشته‌اند همچنین یکی از شگفت آورترین مدارک عقد نامه ایست که در شهر بلخ یافت شده که در آن یک زن دو شوهر به خواست خودش داشته‌است.

شاهزاده خانم ساسانی پوراندخت، دختر خسرو پرویز، پیش از کناره‌گیری تقریباً دو سال بر شاهنشاهی ایران حکومت کرد. در زمان سلسله ساسانیان، بسیاری از سربازان ایرانی که توسط رومیان اسیر شدند زنانی بودند که همراه با مردان در حال جنگ بودند. تاریخچه فمنیسم در دنیا به بیش از ۱۵۰ سال نمی‌رسد، اما «پوران دخت»، پادشاه ایرانی دوره ساسانی ۱۴۰۰ سال پیش اولین سخن «فمینیستی» ایرانی را بیان کرد.

پادشاه چه زن باشد چه مرد باید سرزمینش را نگاه دارد و با عدل و انصاف رفتار کند.

پوراندخت در نامه‌ای که به سپاهیانش نوشته بود جمله فمینیستی خود را بیان کرد و خود را در لیست اولین پیروان تساوی حقوق زن و مرد قرار داد. پس از کشتن خسروپرویز به دست پسرش شیرویه در سال ۶۲۸ م، شیرویه بیش از شش ماه حکومت نکرد و دختر بزرگ خسروپرویز پوراندخت به سلطنت نشست. در سده هفتم میلادی، دو زن به نام‌های آزرمیدخت و پوراندخت توانستند به پادشاهی ایران ساسانی برسند و در نبرد با رومیان، وجود شمار زیادی سربازان زن در ارتش ایران گزارش شده‌است. هر چند بنا به همه گزارش‌ها، این دو یگانه بازماندگان مشروع خاندان ساسانی بودند، کریستین سن، پذیرش پادشاهی آن‌ها و نیک نامی آن‌ها در منابع ساسانی را، نشان از «پذیرش آنان توسط موبدان (روحانیون دین مزدایی)» می‌داند.

زنان ایرانی در بسیاری از شاهکارهای مینیاتور ایرانی به تصویر کشیده شده‌اند. اینها اغلب به عنوان منابعی برای «ردیابی توالی مد زنان از دوره‌های قبل» استفاده می‌شوند.

در نبرد تیسفون (۳۶۳) سربازان پیروز روم زنان جوان پارسی را گرامی می‌داشتند و آنها را به عنوان غنیمت جنگی تصاحب می‌کردند.

ایزدبانوان در دوره ساسانی

در اوستا، آناهیتا در تجلّیات مادّی به صورت دوشیزه‌ای زیباپیکر و خوش‌اندام بر افراد متجلّی می‌شود. در آبان‌یشت که به این الهه اختصاص دارد نام بیش‌تر پهلوانان و شاهان را می‌یابیم که بر درگاه ایزدبانوی نامدار اردویسور آناهید نماز می‌گزارند، قربانی می‌کنند و درخواست می‌کنند.

از میان شش امشاسپند یا فرشتهٔ یاور اهورامزدا، سه تای آن‌ها (سپندارمز، خرداد، امرداد) مادینه و سه تای آن‌ها (بهمن، اردیبهشت، شهریور) نر هستند. ایزدان مهمّی چون بهرام و تیشتر، نرینه و در برابر آن‌ها اردویسور آناهیتا و ایزد دین مادینه‌اند. اگر میترا را بی جنس بگیریم، باید گفت که برابری جنسی در آیین مزدیسنای متأخّر (دورهٔ ساسانی) در هیچ دین دیگری در آن زمان و پس از آن پیشینه نداشت. در اهمّیت و نقش ایزدبانو آناهیتا که برخی آن را خدای قومیِ ساسانیان می‌شمارند، بسیار سخن گفته شده‌است. آناهیتا از حالت ایزدبانوی آب‌ها در عصر نخستین آریایی، در دوران هخامنشی به معادلی برای آفرودیت یونانی و ایشتار بابلی تبدیل می‌شود. در دورهٔ سلوکی (هلنی) نیایشگاه‌های به سبک غیرایرانی در غرب ایران ساخته می‌شود که به حضور خود تا دوران ساسانی ادامه می‌دهد. با این حال به نظر می‌رسد دست‌کم از دورهٔ ساسانی، این نیایشگاه‌ها آن کارکردهای ویژهٔ خود را زیر تأثیر محکومیت اکید و شدید این گناه در دین مَزدیَسنا، به‌کل از دست داده و آتشکده شدند؛ که مهم‌ترین آنان آتشکدهٔ رسمی خاندان اردشیر بابکان یعنی آذر آناهید استخر است. ناهیدکده‌ها در فرهنگ پس از اسلام تغییر کاربری داده و بسیاری از آنان با نام قلعه‌دختر، پل‌دختر یا آرامگاه‌هایی منسوب به زنان و دختران بزرگزاده باقی مانده‌اند. آناهیتا نخستین بار در دوره ساسانی، در زمان نرسه به تصویر کشیده می‌شود. نرسه سنت دریافت دیهیم پادشاهی و فرّه ایزدی از اورمزد را که همیشه به گونهٔ مرد ترسیم می‌شد، ترک گفت و یک زن را جایگزین او کرد. این سنگ‌نگارهٔ شگفت‌آور و پرسش برانگیز را آرتور کریستن سن و دیگر غربیان-و به پیروی از آنان بیش‌تر ایرانیان- به دلیل زن بودن، آناهیتا دانسته‌اند. حرکتی که نه تا آن زمان معمول بود و هم پس از آن تکرار شد. می‌توان به آناهیتا بودن این نگاره شک کرد؛ ولی در یک چیز تردید نیست و آن اینکه او به هر روی «یک زن» است. حتی اگر نگارهٔ مردِ برسم به دستِ هاله به سر در طاق بستان را در پشت سر اردشیر دوّم ساسانی، میترا بگیریم (که این در تضاد کامل با میترا در مهریشت اوستاست) این تک اثر بی‌صاحب، به هیچ‌روی با بی‌شمار آثار هنری مربوط به بانوی هماورد او یعنی آناهیتا مقایسه‌پذیر نیست. و این در شرایطی است که در همان دوره در هیچ تمدّنی، ایزدبانوان از ایزدمردان پیشی نگرفته‌اند. ۳۰۰سال پس از نرسه، این بار در طاق بستان، در سنگ‌نگاره خسرو پرویز، او با اینکه تاج را باز از دستان یک مرد می‌گیرد، ولی این بار یک زن (شاید آناهیتا) در پشت سر او ایستاده و بر پشت پایش آب می‌ریزد.

زنان مهم در دوره ساسانیان

  • آپرانیک

  • آذرآناهید

  • پیروزدخت

  • شهربانو

  • شوشان‌دخت

  • ماهدخت

 

 www.JADVALKATIBEH.com ............................................ Instageram: Magazine.Katibeh ................................. YouTube: Katibeh Magazine

ما را در شبکه های اجتماعی زیر دنبال کنید!
magazine.katibeh
Katibeh_Magazine
Katibeh.Magazine
Katibeh Magazine
به اشتراک گذاری
برو به جدول