«رمان رگتایم» Ragtime، شاهکار ال دکترو E. L. Doctorow یا به عبارتی دقیق تر ادگار لورنس دکتروف، یکی از چهرههای مطرح داستاننویسی آمریکاست که جوایز متعدد ادبی را در کارنامهاش دارد. از مهمترین کارهای این نویسنده میتوان به شهر خدا، دریاچه لون، مغز اندرو، قدم رو و بیلی باتگیت اشاره کرد. رگتایم و بیلی باتگیت در ایران با ترجمهی نجف دریابندری منتشر شدهاند. نکتهی بعد اما، این دو اثر در مدیوم سینما هم به نمایش درآمده است. در ادامه با بررسی رمان Ragtime رگتایم نوشتهی E. L. Doctorow ای.ال.دکتروف با نت نوشت همراه باشید.
رمان رگتایم نوشتهی ای.ال.دکتروف
این اثر را باید یکی از آثار مطرح پست مدرن ادبیات معاصر آمریکا دانست که جوایز متعدد ادبی را من جمله جایزهی محافل منتقدان کتاب ملی برای داستان و جایزه هنر و ادبیات آمریکا و نامزدی جایزه نبولا برای بهترین رمان را از آن خود کرده است.
رگتایم Ragtime رمانی است پویا، وجدآور، و به نوعی بازسازی گذشتهی آمریکا و تلفیق تاریخ و تخیل است و در واقع ال دکترو E. L. Doctorow، تصرف در بازسازی تاریخ انجام داده است و به قدری ماهرانه عمل دخل و تصرف در تاریخ را به انجام رسانده است و با میل خود جلو رفته که باورپذیری عجیبی در مخاطب بوجود آورده است که کمتر کسی در خواندن رمان رگتایم به خطا میافتد.
نکتهی دیگر اما در مورد رمان Ragtime رگتایم این است که رمان حدود سال ۱۹۷۵ نوشته شده است و نیویورک ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۷ و وقایع آن دوره را نشان میدهد، در واقع سالی که آمریکا وارد جنگ جهانی اول میشود.
دورهای که سرمایه داری در اوج قدرت است ولی هواخواهان سوسیالیسم و کمونیسم و آنارشیسم همه جوره به آن حمله میکنند. دورهای که اختلاف طبقاتی شدیدن ملموس است و فاصلهی بین ثروتمند و فقرا بسیار زیاد است.
دوره مبارزات حقوق مدنی مطرح است، حقوق زنان و جنبشهای کارگری و نیز دوره رواج موسیقی مردم پسند و صنعت نوپای سینما.
این اثر روایتی است از سه گروه آمریکایی که زادهی تخیل نویسنده است، و در کنارش چند کاراکتر واقعی تاریخی از جمله شعبده باز معروف، هنری هودینی، اما گلدمنِ انقلابی، زیگموند فروید روان شناس، هنری فورد سازنده اتومبیلهای فورد، رابرت پیری کاشف قطب شمال و…
فی الواقع در مورد رمان رگتایم باید گوشزد کرد که، دغدغهها و مسائل دهههای بعد مانند تکنولوژی، قدرت، نژاد پرستی و… است که در زندگی و افکار این سه گروه تاثیرگذار میگذارد و خواننده، پیگیر این ماجراها میشود و در نهایت، تراژدی اصلی کمکم پدیدار میشود.
گروه اول اما، خانوادهای هستند از طبقهی بالای جامعه، شامل پدر، مادر، برادر کوچک تر مادر، پدربزرگ و پسرک جوان که سفید پوست میباشند و به نوعی نوردیک.
گروه دوم اما خانوادهی مهاجر یهودی هستند که راس الامور آنها از طرفداران سفت و سختِ، چپ رادیکال و عضو گروه هنرمندان سوسیال است.
گروه سوم را اما یک زوج آفریقایی- آمریکایی به نام کول هاوس واکر و سارا تشکیل میدهند. کول هاوس در واقع آهنگساز موسیقی رگتایم است و درآمد خوبی دارد.
از نکات موثر درباره رمان رگتایم، درگیریها و اختلافات طبقاتی و نژادی است، سیاه پوستی که سوار فورد میشود و سفیدپوستانی که نمیتوانند این وضع را تحمل کنند و با وی درگیر میشوند و به اتومبیلش صدمه وارد میکنند و غرور این سیاه پوست، یعنی کول هاوس، این اهانت را قبول نمیکند و در نهایت به زندان میافتد.
بعد از این اتفاقات اما باز هم ورق بر نمیگردد و ماموران پلیس، سارا نامزد این سیاه پوست را به راحتی میکشند، چون به اشتباه، خشم او را تهدیدی جدی به حساب میآورند. و در نهایت کول هاوس وقتی میبیند، از در صلح نمیتواند وارد شود، و به حق خود برسد، خشونت را انتخاب میکند و گروهی را رهبری میکند برای شورش و درگیری مسلحانه.
در بررسی رمان رگتایم Ragtime برسیم به عنوان کتاب، رگتایم؛ نام نوعی موسیقی جَز است؛ نوعی موسیقی نشات گرفته از ترانههای بردگان سیاهپوست آمریکا. رگ به معنای ژنده، گسیخته و پاره است و تایم هم در موسیقی به معنای وزن، ضربان و ضرباهنگ است.
شاید بتوان گفت نویسنده میخواهد کیفیت و شدت پرضرب، گسسته و پیوسته و رنج آور داستانی را که نوشته است، به مخاطب نشان دهد.
در رمان رگتایم، کولهاس واکر، سیاه پوستی که زیر فشار انواع و اقسام تبعیضها قرار گرفته است، در اصل رگتایم مینوازد. معادل واقعی و تاریخی این کاراکتر اما، سیاه پوست دیگری است به نام اسکات جابلین که رگتایم را اختراع کرده است. و این نمونهای از تصرفهای باورپذیر نویسنده در رمان است.
در واقع دکترف، بازی بین تاریخ و تخیل را خوب بلد است، و نتیجهی این از بر بودن، شاهکاری است به نام رگتایم. این که چطور تاریخ و تخیل را در هم میآمیزد و بعد از هم دور میکند و هر ازگاهی نقض میکند و بعد دوباره به هم تبدیل می کندشان.
در مورد رمان رگتایم باید گفت، پر واضح است با نویسندهی قدری رو به رو هستیم که داستانی را تعریف میکند که در آن کاراکترهای واقعی و شناسی مثل هنری فورد، رابرت پیری و زیگموند فروید و… به خوبی و بدون فاصله کنار آدمها و کاراکترهای خیالی و بینام و نشانی قرار گرفته اند.
نویسندهای که مهارتش با خلق روایت تو در تو، چندین داستان موازی را با کاراکترهای مستقل جلو میبرد، گاهی برخورد بین کاراکترها را شکل میدهد و سرنوشت آنها را متصل به هم میسازد و گاهن، از هم دورشان میکند.
در تحلیل رمان رگتایم باید گفت با نثر درخشانی رو به رو هستیم که با جملات کوتاه، مقطع و تپنده مخاطب را به مانند یک موسیقی لذت بخش درگیر میسازد، و به خوبی حال و هوای ضربات موسیقی رگتایم را به مخاطب انتقال میدهد و در قالب طنز تیره و تار پنهان رویای آمریکایی اصلی را نشانمان بدهد.
دکتروف، نویسندهی بزرگ، اثرگذار، آگاه، و خردمندی است و آثارش همیشه با اقبال زیاد مخاطبین و منتقدین روبه رو شده است. آن چه که در نقد رمان رگتایم حائز اهمیت است، این است که آمریکای رگتایم، سرزمین فواصل است نه سرزمین رویاها. از فاصلههای طبقاتی گرفته تا، فاصلههای خانوادگی و فاصلههای فکری.
آمریکای رگتایم سراسر ظلم و بدبختی است. اساسن رویایی وجود ندارد، آدمها تنها هستند و به سختی این تنهایی را میتوانند پر کنند. در واقع رگتایم، نشان از واقعیت آمریکایی است که همه آرزویشان رسیدن به آن و تحقق رویای آمریکایی است.
www.JADVALKATIBEH.com ............................................ Instageram: Magazine.Katibeh ................................. YouTube: Katibeh Magazine