یادش به خیر، بچه که بودیم چقدر شعر و داستانای عجیب غریب واسمون می خوندن! بخدا نسل سوخته ای که می گن درسته، تو بچگی نه از داستان شانس آوردیم، نه شعر، نه بازی، نه حتی کارتون! کارتونامون که یکیشون سمندون بود آدم می دید می گرخید، یکیم خونه مادر بزرگه که مادر بزرگش شبیه لولوخرخره بود! بازی داشتیم می گفت «اتل» متل توتوله؛ نامرد یعنی چی این آخه!؟
خدایی یبار بیاید باهم نگاه کنیم چی می خوندن؛ اتل متل توتوله که هیچی، انگار با زبان عبری داشتن حرف می زدن / گاو حسن چجوره؟ خب این باز منطقیه / نه شیر داره نه (به دلیل رعایت شئونات اسلامی نمی تونم بنویسمش، سایتو فیلتر می کنن 🤣) / توی این مصرع یه عده می گفتن « شیرشو بردن هندستون » د آخه یزید وقتی نه شیر داره نه اون چیزه رو، چطوری شیرشو بردن هندستون؟ خودت داری میگی نداره! یه عده هم می گفتن گاوشو بردن هندستون که باز منطقی تره/ حالا می گه یک زن کردی بستون! رفتی هند بعد زن کردی می خوای؟ اصن به فرض که تو هند زن کردی هم پیدا شد، چه ربطی به گاو بدبخت داشت؟ چطوری یهو از اون پریدی رو این، خب اول تکلیف گاو رو مشخص کن بعد بیا زن بگیر! / اسمشو بذار ( بخدا حتی نمی دونم اسمی که می گفتن چطوری نوشته میشه! ) / دور کلاش قرمزی؟ اون زمان که اصن انقلاب شده بود زنا حق نداشتن کلاه بذارن، فقط مقنعه و چادر بود! / بعد یهو تو یه حرکت غیر منتظره می گفتن آچین و واچین یه پاتو ورچین!!! زنه چی شد؟ گاوه چی شد؟ چرا آخه؟؟!
یا یکی دیگه داشتیم میگفت: دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده / سواد داری؟ دستمالت چه ربطی به سواد بقیه داره؟ / نوچ نوچ ( خب پس بی سواده ) / بی سوادی؟ دوباره نوچ نوچ؟؟ چطوری نه سواد داری نه بی سواری؟ جادوگری؟؟
بابا همین کارارو کردن با ما این شدیم دیگه، الان میری می بینی بچه رو گذاشتن کلاس رباتیک و برنامه نویسی و از 4 سالگی زبان خارجی یادش میدن و اووووو . هعی، بمیرم واسه مظلومیتمون
www.JADVALKATIBEH.com ............................................. Instageram: Magazine.Katibeh ................................................. YouTube: Katibeh Magazine