یانوش لئون ویشنیفسکی در ۱۸ آگوست ۱۹۵۴ در تورون، پایتخت ایالت کویاوی-پومرانی لهستان به دنیا آمد. پدر راننده است، مادر صاحب فروشگاه. یانوش یک برادر بزرگتر دارد که در لیسیوم تورون شیمی تدریس می کند.

در چهارده سالگی وارد مدرسه دریانوردی در کولوبرزگ، تابع وزارت حمل و نقل دریایی شد، پس از ۵ سال دیپلم به عنوان دریانورد راه دور دریافت کرد. او در دانشگاه تورون تحصیل کرد و در آنجا فیزیک خواند و از رساله دکتری خود دفاع کرد. در همان زمان در دانشکده اقتصاد تحصیل کرد. وی از پایان نامه دکترای خود در رشته شیمی در شهر لودز دفاع کرد. او دکترای خود را در رشته کامپیوتر گرفت و در حال حاضر در رشته بیوانفورماتیک مشغول به کار است.

آثار هنری

اولین رمان، تنهایی در وب، توسط ویشنیفسکی در سال ۲۰۰۱ نوشته شد، اگرچه، همانطور که خود نویسنده می گوید، ایده رمان در ۲۷ می ۱۹۸۷ ظاهر شد. ویشنیفسکی اشاره می کند که نوشتن رمان با "افسردگی پس از موفقیت" مصادف شد - طلاق در هنگام دریافت دکترای شیمی رخ داد. شخصیت های کتاب، در بیشتر موارد، افرادی واقعی هستند که در زندگی نویسنده با هم آشنا شده اند. اینها جیم، یک معتاد به مواد مخدر، که ویشنیفسکی در یک سفر کاری به ایالات متحده با او آشنا شد، جنیفر، که نویسنده در طول اقامتش در بورسیه سازمان ملل در انگلستان با او آشنا شد، و دیگران هستند. کتابی در مورد عشق مجازی که به واقعیت تبدیل شد بلافاصله محبوب شد. این رمان به مدت سه سال از فهرست پرفروش‌ها خارج نشد (حدود ۳۰۰.۰۰۰ نسخه در لهستان فروخته شد)، چندین بار تجدید چاپ شد، از جمله با اضافات بر اساس نتایج گفتگو با خوانندگان در انجمن‌های اینترنتی. این کتاب نگاهی باز از یک مرد مدرن به یک زن مدرن است، به رویدادهای مهم برای یک فرد مدرن، این داستان درباره آنچه اینجا و اکنون است است. قهرمانان در چت های اینترنتی با یکدیگر آشنا می شوند، تجربیات شهوانی را رد و بدل می کنند، داستان های زندگی را رد و بدل می کنند که قابل مقایسه با داستان نیست.

خود نویسنده بارها اشاره کرده است که شخصیت اصلی یاکوب یک مرد ایده آل است ، چنین افرادی وجود ندارند ، اگرچه در انجمن های اینترنتی بحث هایی وجود داشته است که در واقع یاکوب یک بزدل ضعیف و یک بازنده است که همه چیز را در زندگی از دست داده است. این کتاب به هر نحوی در مقابل انواع انتقادات مقاومت کرد و در سال ۲۰۰۶ فیلمبرداری شد.

در سال ۲۰۰۲ اولین مجموعه داستان کوتاه ویشنیفسکی به نام معشوقه منتشر شد. این کتاب شامل ۶ داستان است - "سندرم نفرین اوندین" - داستانی در مورد ماتیلدا، یک بیمار مبتلا به یک اختلال تنفسی نادر، که خود را به عنوان یاکوب اختراع کرد، که در ساعات سخت شب از او حمایت می کند. "آنورکسیا عصبی" - داستانی در مورد آدریانا که با مرگ معشوقش معنای وجود خود را از دست داد. "عاشق" - داستانی در مورد زنی که با یک مرد متاهل ملاقات می کند ، درباره تمام احساسات و تجربیات او ، در مورد تسلیم شدن به یک عزیز. "شب پس از ازدواج" - داستان ماگدا گوبلز در شب پس از ازدواج آدولف هیتلر و اوا براون. "یائسگی" - داستان در مورد زنی که نمی خواهد پیری را تحمل کند. "چرخه بسته" - همانطور که خود نویسنده ادعا می کند، داستان الهام گرفته از خاطرات سفرهای دریایی در سهم خدمت است.

در سال ۲۰۰۳ مجموعه داستان کوتاه «مارتینا» منتشر شد. به قول خود ویشنیفسکی، «مارتینا» حاوی «چیزی است که مردم در داستان‌ها بیشتر به دنبال آن هستند: داستانی درباره عشق اینجا و اکنون، درباره دوستی واقعی، درباره انتخاب اخلاقی، درباره گناه، درباره تنهایی، درباره نسبیت حقیقت، در مورد معنای زندگی و در مورد خوشبختی، که اغلب به دنبال آن می گردیم، اما همیشه در نزدیکی ماست و صبورانه منتظر می مانیم تا متوجه آن شویم و دست خود را به سوی آن دراز کنیم.

ویشنیفسکی در سال ۲۰۰۴ دومین رمان خود را با عنوان «تکرار سرنوشت» نوشت. ویشنیفسکی در رمان جدیدش، با ظرافت همیشگی خود، داستان دو نفر را روایت می کند - این بار درباره ایثار و فداکاری، درباره انتخاب بین عشق و تنهایی. ویشنیفسکی با ایجاد یک حماسه خانوادگی مدرن، به تحسین آشنای علم و دانش از "تنهایی در شبکه" وفادار می ماند - او جهان را از منظرهای مختلف در جستجوی پاسخی به مهمترین آنها از دیدگاه خود بررسی می کند و تجزیه و تحلیل می کند. سوال: چگونه فقط یک بار زندگی کنیم که به ما داده شده است؟ در این رمان، موضوع خانواده به منصه ظهور می رسد - اهمیت آن در زندگی هر فرد. ارتباطات تصادفی، آشنایی های اتفاقی، موفقیت تصادفی - این دلیل فروپاشی خانواده نیست.

در سال ۲۰۰۷، مجموعه ای از استدلال "چرا به مردان نیاز داریم" منتشر شد. این کتاب که در ژانر روزنامه نگاری نوشته شده است، کلیشه ها را به چالش می کشد، نظرات را استدلال می کند و رد می کند، چیزهای جدیدی را در مورد نیمه قوی بشریت کاوش و کشف می کند. این کتاب تلاشی است برای ایجاد پلی بین نظریه علمی و «صدای» قلب، آنچه ثابت شده و آنچه احساس می شود.

در سال ۲۰۰۸، ویشنیفسکی مجموعه دیگری از داستان های کوتاه - "تخت" را منتشر کرد که شامل پنج داستان و مصاحبه ای با خود ویشنیفسکی بود. "آریتمی" - داستان زنی که معشوق خود را در اثر یک خطای پزشکی از دست داد، داستانی که عشق دو زندگی را در یک زندگی متحد می کند. «تخت» داستان آنیا است، داستان عشق و تنهایی او، داستانی که هر انسانی حق دارد دوستش داشته باشد، حق تجربه آن را دارد: «روی دروغ» یک داستان عاشقانه است که در آن اشیا ماشین هستند. "رده بندی احساسات" - داستانی در مورد عشق، خیانت و انتقام. «آزمون» داستانی درباره رفتار دو نفر است که وقتی متوجه می‌شوند یکی از آنها HIV مثبت است، آزمایشی است برای قدرت عشق و این عقیده که باید بر همه چیز غلبه کند.

در همان سال، ویشنیفسکی مجموعه ای از داستان های کوتاه "مولکول های احساسات" را منتشر کرد - داستان هایی از درام های انسانی، عشق و رنج. این تصویری است از آنچه عمیق‌ترین، دردناک‌ترین و مهم‌تر از همه مدفون شده است. مجموعه داستان کوتاه "صحنه هایی از زندگی آن سوی دیوار" هم در همان سال منتشر شد، که در آن همه داستان ها در مورد عشق و نفرت، در مورد خیانت و ناامیدی، در مورد صبر و امید، در مورد چگونگی احساسات زندگی انسان هستند.

در سال ۲۰۰۹، کتاب "نظریه صمیمی نسبیت" ظاهر شد - در مورد نسبیت حقیقت. ایده اصلی کتاب تلاش برای اثبات این است که قبل از محکوم کردن یک شخص، میتوانید سعی کنید او را درک کنید. ویشنیفسکی تلاش می‌کند تا نویسندگی مشترکی داشته باشد و به همراه Malgorzata Domagalik، روزنامه‌نگار مشهور لهستانی و مجری تلویزیون، سردبیر مجله زنان پانی، کتاب «۱۸۸ روز و شب» را منتشر می‌کند. این کتاب با نام «روزهای استاد بزرگ» در ایران ترجمه و منتشر شد. آنها برای یکدیگر ایمیل می نویسند. درباره زندگی بیرون از پنجره نظر می دهند، آنها درباره موضوعات زیادی بحث می کنند، او مانند یک فمینیست مبارز است، او مانند مردی است که زنان را تمجید می کند. عشق، خدا، وفاداری، جوانی ابدی، جراحی پلاستیک، ویاگرا، پورنوگرافی، ادبیات، موسیقی - هیچ چیز از نگاه سرسخت آنها فرار نمی کند.

در همان سال ۲۰۰۹، ویشنیفسکی یک افسانه برای بزرگسالان نوشت: "مارسلین در جستجوی" .مهمترین شخصیت اصلی، دختری که هنوز متولد نشده، مارسلین، که در رحم مادر است، به طور ذهنی در سراسر جهان سفر می کند و بهترین جهان را برای تولد خود انتخاب می کند. دختر تمام نقاط دورافتاده کیهان را کاوش کرد و فهمید که بهترین دنیا آن است که مادرش آماده می شود تا او را به آن بیاورد.

فهرست آثار:

۲۰۰۱ - تنهایی در شبکه /S@motność w Sieci
۲۰۰۱ - معشوقه / Zespoly napięć
۲۰۰۳ - مارتین / مارتینا
۲۰۰۴ - تکرار سرنوشت / Los powtórzony
۲۰۰۷ - چرا به مردان نیاز داریم؟ / Czy mężczyźni są światu potrzebni؟
۲۰۰۸ - تخت / łóżko
۲۰۰۸ - Molecules of Emotions / Molekuły emocji
۲۰۰۸ - صحنه هایی از زندگی پشت دیوار / Sceny z życia za ścianą
۲۰۰۸ - آریتمی احساسات / Arytmia uczuć
۲۰۰۸ - سه گانه: تنهایی در شبکه / Tryptyk: Samotność w sieci
۲۰۰۹ - نظریه نسبیت صمیمی / Intymna teoria względności
۲۰۰۹ - 188 روز و شب / 188 روز در نوسی
۲۰۰۹ - مارسلین. در جستجوی مهمترین / W poszukiwaniu Najważniejszego: bajka trochę naukowa
۲۰۰۹ - بیکینی / بیکینی
۲۰۰۹ - بین خطوط / Między wierszami
۲۰۱۰ - تنهایی در عشق / Lonely in Love
۲۰۱۱ - میل مقاومت ناپذیر برای صمیمیت / Nieodpartą chęć, aby zamknąć
۲۰۱۱ - عشق و ناهماهنگی های دیگر / Miłość i inne dysonanse
۲۰۱۲ - جریان خون / przepływ krwi
۲۰۱۳ - در فیس بوک با پسرم / فیس بوک z synem

www.JADVALKATIBEH.com ............................................. Instageram: Magazine.Katibeh ................................................. YouTube: Katibeh Magazine