ینیچری (ترکی عثمانی: يڭيچرى)، (به ترکی استانبولی: yeniçeri) به معنی «چریک جبهه» مشتق شده از دو کلمه ینگی به معنای جلو یا جبهه و چری یا همان چریک واحدهای ویژه (ورزیده) از ارتش امپراتوری عثمانی بودند. این قوا معمولاً با نام جاننثاران سلطان شناخته میشدند.
این ارتش در زمان مراد یکم که عثمانیها بخشی از اروپا را در اختیار داشتند تحت نظام دوشیرمه تشکیل شد. آنها فرزندان پسر گروگانگرفتهٔ مسیحیانی بودند که توسط ترکهای عثمانی از خانوادههایشان جدا شده، به خانوادههای ترک مسلمان سپرده میشدند، بنابراین این افراد مسلمان و ترک تربیت میشدند. این افراد بعداً جزو لشکر عثمانی میشدند. این روش در سال ۱۸۲۶ توسط سلطان محمود دوم لغو گردید و بیشترشان در سدهٔ نوزده میلادی در پی شورش ایشان به ٔدست سلطان محمود دوم به قتل رسیدند.
شیوهٔ سربازگیری
سربازان ینیچری تحت نظام دوشیرمه در کودکی از میان پسران خانوادههای مسیحی انتخاب میشدند و از پانزده سالگی، برای آموزشهای دینی و نظامی به سپاه عجمی اوغلان میپیوستند. در آنجا پس از هفت سال کار سخت ورزیده شده، به سپاه ینیچری منتقل میشدند تا هشت سال دیگر در سپاه ینیچری تحت آموزش فنون نظامی قرار بگیرند و مهارت استفاده از سلاحهای گوناگون را به دست آوردند. این سربازان روی هم رفته پانزده سال آموزش میدیدند و در سیسالگی به عنوان یک ینیچری در ارتش عثمانی به خدمت مشغول میشدند.
ینیچریها پس از ۴۰ یا ۴۵ سالگی نیز با یک مستمری اندک بازنشسته میشدند، زیرا سلاطین عثمانی بر این باور بودند که سرباز در این سن تواناییهایش رو به افول میگذارد. پس برای همین هم زندگی آیندهٔ این سربازان به میزان جنگهایشان و غارتها و غنایم بستگی داشت. ینیچریها همواره طرفدار پادشاهان جنگطلب بودند و از پادشاهانی که به جنگ نمیرفتند متنفر بودند، حتی به این دلیل چند بار دست به شورش زدهاند. تنها زنی که تمام سپاه ینیچری را در دست داشت و به وسیلهٔ آنان شورشهای زیادی ایجاد کرد کوشم سلطان بود. سپاه ینیچری از سال ۱۶۱۵ تا ۱۶۵۱ تحت امر والده کوشم سلطان همسر سلطان احمدیکم بود.
پس از پایان جنگ با امپراتوری روسیه در سال ۱۸۱۲ میلادی، محمود دوم پیشنیازهای پیادهسازی برنامههای بهسازی و اصلاحی خود را رفتهرفته فراهم کرد. نقطهٔ آغازین اصلاحات او از حوزهٔ نظامی بود. نیروهای ینیچری که در ساختار نظامی امپراتوری بسیار قدرتمند شده بود در برابر تغییر و اصلاحات ایستادگی میکردند. سلطان محمود دوم تلاش داشت ینیچریها را به پذیرش تغییرات در لشکر امپراتوری راضی کند. اما انعطافناپذیری ینیچریها سلطان محمود دوم را بر آن داشت که باید یک بار و برای همیشه این مانع اصلاحات را از میان برداشت. این رویداد که از سوی احمد جودت پاشا به «فتح دوبارهٔ استانبول» تعبیر شده است در تاریخ ۱۵ ژوئن ۱۸۲۶ رخ داد. در این روز به دنبال شورش ینیچریها در اعتراض به تغییرات در ارتش، این نیروها بهطور گسترده سرکوب و کشتار شدند. این رخداد به نام «واقعهٔ خیریه» در تاریخ عثمانی شناخته میشود. یک ماه بعد، فرقهٔ درویشان بکتاشی که سدهها با ینیچریها همکار و همدست بودند، غیرقانونی اعلام و خانقاههایشان ویران شد. این رویداد فرخنده با اعلامیهٔ ۱۷ ژوئن، مبنی بر تشکیل ارتش جدیدی به نام «سپاه محمدیّهٔ منصوره» تکمیل شد. بسیاری از تاریخنگاران اذعان نمودهاند که برچینش و انحلال ینیچریها بزرگترین مانع اصلاحات را از پیش رو برداشت.