دختر لُر نخستین فیلم ناطق به زبان فارسی است. خان بهادر اردشیر ایرانی این فیلم را در سال ۱۳۱۲خورشیدی، در استودیو امپریال فیلم در بمبئی ساخت. این فیلم در بین مردم با نام «جعفر و گلنار» (اسمِ کاراکترهای اصلیِ فیلم) شناخته شد. دختر لُر به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شدهاست.
در این فیلم، عبدالحسین سپنتا در کنار روحانگیز سامینژاد، هادی شیرازی و سهراب پوری به ایفای نقش پرداختند. فیلمبرداری هفت ماه بهطول انجامید، و در ۳۰ آبان سال ۱۳۱۲ در سینماهای دیدهبان (مایاک سابق) و سپه در خیابان لالهزار بهروی پرده رفت. در آن زمان که ایرانیان عمدتاً برای تماشای کمدیهای کوتاه اروپایی و فیلمهای انیمیشن سیاسی به سینما میرفتند، اکران این فیلم موجب شکوفایی صنعت نوپای سینما در ایران شد. البته از جمله تناقضات موجود در فیلمْ لهجهی غلیظ کرمانیِ سامینژاد بود که در تضاد با شخصیت وی در فیلم، که وی را از قوم لر معرفی کرده بود، قرار داشت. با این وجود، بهنسبت سایر بازیگرهای فیلم، که فارسی را با لهجهی هندی ادا میکردند، تماشاگران شیوهی گفتار وی را پذیرفتند و بازیِ او مورد استقبال قرار گرفت.
فیلم داستان گلنار، دختر یک بازرگان ثروتمند، است که در کودکی و در حملهی قلیخانِ راهزن و ایادیاش در غارت شهرشان اسیر دزدان شده و حالا کار وی به رقاصگی در قهوهخانهای در خوزستان کشیده شدهاست. با گذشت سالها و بزرگشدن گلنار، قلیخان به او علاقه نشان میدهد. در قهوهخانه، گلنار با جوانی بهنام جعفر آشنا میشود که از طرف دولت برای حل مسئلهی راهزنان به خوزستان فرستاده شدهاست. جعفر و گلنار بهتدریج به هم علاقهمند شده و تصمیم به فرار میگیرند. قلیخان از نقشهی آنها مطلع شده و به جعفر پیشنهادِ پیوستن به راهزنان را میدهد. جعفر پیشنهاد او را رد میکند و بهدستِ قلیخان زندانی میشود؛ اما بهکمک گلنار از چنگ راهزنان رها شده و با گلنار تصمیم به فرار میگیرد. راهزنان به تعقیبشان پرداخته و با آنها درگیر میشوند، که در طیّ آن چند تن از راهزنان، از جمله قلیخان، بهدستِ جعفر کشته میشوند. از ترس انتقام باقی راهزنان و بیقانونیِ ایران در آن زمان، جعفر و گلنار به هند فرار و در بمبئی زندگی میکنند.
بعدها که این دو درمییابند با آمدن دولت تازه در ایران نظم و قانون دوباره بر پا شدهاست، به ایران بازمیگردند.
اهمیت سیاسی
فیلم زمانی را بهتصویر میکشد که در آن ایران غرق در هرجومرجِ ناشی از جنگ جهانی اول، و بهویژه پس از انقلاب کمونیستی ۱۹۱۷ روسیه است. فرار زوج فیلم به هند تصویرگر تجربهی مشترک بسیاری از مهاجران به هند در آن زمان است. بازگشت آن دو به ایران هم به انقراض قاجاریان و تأسیس حکومت پهلوی بهدستِ رضاشاه ارتباط داده شدهاست. بر پایهی گفتهای از سپنتا، دیدگاه میهنپرستانهی فیلم برای ایجاد حسّ غرور در ایرانیانی که در هند و ایران زندگی میکردند بودهاست:
«از آنجا که این نخستین فیلم ناطق ایرانی بود که در جهان پخش میشد، احساس کردم که باید تصویر روشنی از ایران ارائه دهد؛ از این رو فیلم تا حدی با تبلیغات حکومتی همسو بود… با این وجود، باید اقرار کرد که فیلم غرور ملی ایرانیان مهاجر را افزایش داد.»
بر پایهی گفتههای حمید دباشی، فیلم «در نهایت بهسود تبلیغات رضاشاه و حکومت مرکزی وی تمام شد». بهبیان پوستری که برای آن منتشر شد، «در این فیلم شاهد وضعیت ایران در گذشته خواهید بود و آن را با پیشرفت سریع کشور تحت حکومت شاهنشاه پهلوی مقایسه خواهید کرد».
بهباورِ حمیدرضا صدر، فیلمْ بیانگر هدف کلانتر حکومتِ تازه در سرکوب استقلال فرهنگی و قبیلهای محلی بودهاست که در آن چارچوب، خوزستان در مقابل این رویکرد مرکزگرایانه بیشترین مقاومت را نشان میداد.
یادکردها و بازبردها به این فیلم
از آنجا که این فیلم نخستین فیلم ناطق سینمای ایران بودهاست، به یک نماد در سیتمای ایران تبدیل شده و در برخی از فیلمهای ایرانی نیز به آن اشاراتی رفتهاست. برای نمونه، در سریال هزاردستان در یک سکانس که در ساختمانِ بازسازیشدهی سینما تابان اجرا شدهاست، فیلم دختر لُر اکران میشود.
همچنین در فیلم کمدی ناصرالدینشاه آکتور سینما، شخصیت اصلی فیلم دختر لُر (گلنار) نقشی محوری در جریاندادن به داستان فیلم ایفا میکند. در این فیلم، ناصرالدین شاه قاجار، که مخالف سینما است و خودش فیلمها را سانسور میکند، عاشق گلنار میشود و برای آنکه به معشوق برسد، حکومت را رها کرده و بهدنبالِ سینما میرود.