یوزف "سپ" دیتریش (Josef "Sepp" Dietrich) یک نظامی بلندپایه آلمانی و از اعضای وافن اساس بود.
یوزف دیتریش روز ۲۸ مه سال ۱۸۹۲ به عنوان نخستین فرزند خانواده، در روستای هاوانگن در نزدیکی ممینگندر سوآبیا به عنوان بخشی از پادشاهی بایرن در امپراتوری آلمان زاده شد. از بدو تولد همواره با نام «سپ» شناخته میشد. خانواده او هنگامی که سپ هشت سال داشت، به کمپتن نقل مکان کرد. پس از گذراندن هشت سال در مدرسه، به رانندگی در بخش کشاورزی پرداخت. گفته میشود سپ بخشی از دوران کودکی را نیز شاگرد قصاب بودهاست. سال ۱۹۰۷ در سن پانزده سالگی، همانند جوانان آلمانی دیگر، به سیاحت علاقهمند شد و به اتریش، ایتالیا و سوئیس سفر کرد. در این سفرها مقداری زبان ایتالیایی فرا گرفت و در زوریخ در صنعت هتل کارآموزی نمود.
دیتریش سال ۱۹۱۱ به آلمان بازگشت و با وجود علاقه به رشته سوارهنظام، روز ۱۸ اکتبر همان سال به هنگ ۴توپخانه صحرایی نیروی زمینی بایرن در آوگسبورگ پیوست. جهت گذراندن دوره آموزش در آتشبار ۲ هنگ قرار گرفت. با این حال، تنها یک ماه بعد، ۱۷ نوامبر در پی سقوط از اسب از نیروی زمینی بایرن کنار نهاده شد. گفته میشود مجدداً به قصابی پرداخت. نقل دیگری دیتریش را در این زمان مشغول کار در نانوایی میداند. با آغاز جنگ جهانی اول این بار روز ۶ اوت سال ۱۹۱۴ به عنوان سرباز وظیفه به هنگ ۷ توپخانه صحرایی بایرن پیوست. ادعا گشته او جنگ را به عنوان مأمور پرداخت گذراندهاست. ماه اکتبر سال ۱۹۱۴ با هنگ ۶ توپخانه ذخیره به فلاندر در جبهه غربی منتقل و تقریباً بلافاصله در جریان نبرد نخست ایپر و نبردهای متعاقب آن، وارد میدان رزم شد. دیتریش در این درگیریها از ناحیه پای راست با برخورد ترکش و از ناحیه چشم چپ با برخورد نیزه سوارهنظام دشمن، مجروح گشت. آثار این جراحات تا آخر عمر با او بود. پس از بهبود، به دانشکده توپخانه بایرن در زونتوفن فرستاده شد تا به یک افسر جز بدل گردد. دیتریش در ادامه به عنوان افسر جز در یک یگان تانک خدمت نمود.
پس از جنگ در مبارزه علیه کمونیسم به فرایکور پیوست و در مبارزه خیاباتی به تبحر رسید. در جریان تحولات ناسیونالیستی در مونشن مورد توجه آدولف هیتلر قرار گرفت و به یکی از نخستین پیروان او بدل شد. در تشکیل اساس برای محافظت از جلسات حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران سهم داشت. تا سال ۱۹۳۳ به جایگاه معادل درجه سرلشکری در اساس رسید. همان سال فرماندهی یگان محافظان پیشوا موسوم به لایباشتاندارته آدولف هیتلر (LAD) را بر عهده گرفت و با این یگان در حوادث موسوم به شب دشنههای بلنددر ماه ژوئن سال ۱۹۳۴ نقش ایفا کرد.
جنگ جهانی دوم
با آغاز جنگ جهانی دوم با رسیدن توان یگانش به سطح هنگ موتوریزه در نبرد فرانسه حضور یافت و در پیشروی نیروهای هاینتس گودریان به سمت کانال مانشمشارکت نمود. همواره در میانه معرکه بود و در یک مورد با هدف قرار گرفتن خودرو حاملش تا سر حد مرگ رفت. بسیا مورد توجه هیتلر قرار داشت و کمپین تبلیغاتی آلمانیها سعی در بدل ساختن به یک اسطوره مینمود. یگان او به سطح لشکر ارتقا یافت و بهترین تجهیزات در دسترس را دریافت کرد. این لشکر را با موفقیت زیادی در تهاجم به یونان و سپس شوروی رهبری نمود. سال ۱۹۴۴ به جبهه غربی منتقل شد تا سپاه ۱ اساس را فرماندهی کند. پس از پیاده شدن متفقین در ساحل نرماندی در ماه ژوئن مأمور به اجرای ضد حمله زرهی در ناحیه کان شد. با برگشتن ورق جنگ علیه آلمان و برتری تام متفقین بر میدانهای نبرد، رفتهرفته شروع به انتقاد آشکار از هیتلر کرد. ماه ژوئیه با دریافت ترفیع به فرماندهی ارتش پنجم زرهی در جبهه کان رسید. عدم وفوق در مقابل دشمن این یگان را با از دست دادن بیشتر خودروهایش وادار به یک عقبنشینی طولانی به سمت رود سن نمود. در تهاجم آردن به فرماندهی ارتش ششم زرهی منصوب گشت اما هیچ نقشی در برنامهریزی آن نداشت. با شکست این عملیات ماه ژانویه سال ۱۹۴۵ با بقایای این یگان راهی شرق شد تا در مجارستان خط مقدمی علیه شوروی ایجاد کند. در مقابل یورش دشمن به همراه نیروهایش به سمت اتریش رانده شد.
پس از جنگ
سال ۱۹۴۶ توسط متفقین به حبس ابد محکوم گردید اما با درخواست تجدید نظر سال ۱۹۵۵ آزاد شد. مجدداً این بار توسط دادگاهی در آلمان غربی محاکمه و به ۱۸ ماه زندان محکوم گشت. یوزف دیتریش در نهایت سال ۱۹۶۶ در ۷۳ سالگی در لودویگزوبورگ درگذشت.