همه ما میدانیم که فلسفه برای درک بهتر نظام هستی بر پایة چیزهایی که میبینیم و تفکراتی که از آنها داریم میباشد حکمت ارسطویی جزئی از این فلسفه است که از آموزههای ارسطو الهام گرفته و به آن فلسفه مشا گفته میشود با این مضمون که همه چیز بر اساس برهان و استدلال امکانپذیر است ینی اگر جویای علت و شناخت چیزی هستید حتی اگر نتوانید به علت واقعی آن پی ببرید بر اساس استدلال باید بکوشید تا دست یافتنی ترین و آسانترین راه حل هر مسئلهای را بیان کنید.
ارسطو از بزرگترین فیلسوفان تمام دوران ها محسوب می شود که سال ۳۸۴ قبل از میلاد در استاگیرا شمال یونان چشم به جهان گشود. او صرفاً بر اساس تأثیر فلسفی که از خود به جای گذاشت قضاوت میشود، آثار ارسطو قرنها فلسفه را از دوران باستان متأخر تا رنسانس شکل دادند، و حتی امروزه نیز با علاقهای شدید و غیر باستانی مورد مطالعه قرار میگیرند. ارسطو که یک محقق و نویسنده شگرف بود، مجموعه آثار زیادی از خود به جای گذاشت که شاید تعداد آنها به دویست رساله برسد که تقریباً سی و یک رساله از آنها باقی مانده است. نوشتههای او معمولا طیف گستردهای از رشتهها، منطق، متافیزیک، فلسفه ذهن، اخلاق، نظریه سیاسی، زیباییشناسی، بلاغت و تا زمینههای عمدتاً غیرفلسفی مانند زیستشناسی تجربی را در بر میگیرد که عموما بحثهایی را برانگیخته و علاقه پایدار خوانندگان را برانگیخته است.
لازم به ذکر است که ارسطو بنیانگذار لیسیوم، مدرسه ای مستقر در آتن، یونان بود و تا حدودی بیشتر عمر باقی مانده خود را به عنوان معلم، محقق و نویسنده در این مدرسه گذراند و از آنجایی که ارسطو در حین تدریس در محوطه مدرسه راه میرفت، شاگردانش را که مجبور به دنبال کردن او میشدند، «مشاء» به معنای «مردمی که به اطراف سفر میکردند» ملقب شدند و این گونه حکمت ارسطویی مشا نامگذاری شد.
برخی از برجسته ترین آثار او عبارتند از: اخلاق نیکوماخوس، سیاست، متافیزیک، شاعرانگی و تحلیل پیشین.